جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی

دو جنبه ی اساسی ارتباط کلامی میان انسان ها

دو جنبه ی اساسی ارتباط کلامی میان انسان ها

جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی موضوع مورد بحث در این مقاله است که به آن اشاره شده و با اختلالات ایجاد شده در این دو جنبه آشنا می شوید.

جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی شامل، درک زبانی و بیان زبانی است.

  • درك زباني
  • بيان زباني

 درك زباني جنبه زير­بنايي هرگونه ارتباط كلامي است بدين معنا كه در ابتدا اطلاعات زباني بايستي فراگرفته شده و درك شوند. اين وجه از نظر زماني و كميت داراي تقدم مي­باشد و همين مساله باعث مي شود تا طي رشد طبيعي هميشه ميزان درك كلامي كودك بيش از توانايي هاي بياني وي باشد. اگرچه كه به نظر مي رسد در بزرگسالان نيز روند به همين شكل است. خزانه واژگاني ما بسيار فراتر از ميزان واژگاني است كه در روزمره استفاده مي كنيم. به عبارت ديگر مي توان گفت كه فراگيري، دريافت و درك اطلاعات زبان شناختي بسيار زودتر از بيان آنها شكل گرفته و از نظر كميت نيز حجم بسيار بيشتري را نسبت به آنچه بيان مي شود دارا مي باشد.

كودك انسان از همان آغازين روزهاي تولد شروع به دريافت و درك اطلاعات پيرامون خود مي كند. اين دريافت و درك تا حدود اولين سال زندگي كه وي را قادر به بيان اولين كلمات با معني مي نمايد ادامه داشته و همچنان تا پايان عمر بر آن افزوده مي شود. در حقيقت دانش زباني فرد پشتوانه و زير بناي آنچه بيان مي كند، است. در هر يك از مراحل رشدي انسان، اين توانايي هاي زباني مي تواند دستخوش اختلال و آسيب گردد. اگر آسيب هاي ايجاد شده در دوران فراگيري زبان ايجاد شوند تحت عنوان ((اختلالات رشدي زبان)) و اگر پس از فراگيري زبان ايجاد شوند تحت عنوان ((اختلالات اكتسابي زبان)) ناميده مي شوند.

جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی

جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی

اختلال در زبان:

اختلال زباني به حالتي گفته مي شود كه فرد نتواند محركات كلامي محيط اطراف خودش را درك نمايد و ممكن است تاريخچه اي از مشكلات شنيداري، يادگيري، محيطي و هيجاني را به همراه داشته باشد. اختلال در زبان را نمي توان به يكي از اين عوامل يا حتي به تاثير مجموع اين عوامل نسبت داد و در آن يك مورد از عوامل زير نيز ديده مي شود:

  • وجود مشكل زباني كه حاكي از وجود مشكل خاصي در زبان رايج مورد استفاده در خانواده مي باشد.
  • وجود شواهدي از عملكرد بد و نامناسب مغز يا وجود علايم عصب شناختي در طي دوران رشد.
  • عدم وجود هماهنگي بين سيستم هاي فرعي دخيل در گفتار كه در ارتباط با ساير جنبه هاي رشد شناختي باشد.
  • ناتواني در تعميم آموخته ها به موارد جديد.
  • عدم وجود انگيزه و ميل كافي براي يادگيري و استفاده از زبان.
  • وجود بيماري هاي درازمدت كه ظاهرا ارتباطي با رشد گفتار و زبان ندارد ولي مي تواند بر روي سلامت عمومي كودك تاثيرگذار بوده و مانع از تعامل كافي كودك با محيط شود.
جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی

جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی

اختلالات رشدي زبان:

  • اختلال مربوط به رشد در زبان بياني: به اختلالاتي اطلاق مي گردد كه در آن كودك در دوران رشد به دلايلي، از فراگيري بيان كلمات و اظهار آنها دچار نقص و ناتواني شده و نمي تواند متناسب با رشد سني خويش از كلمات براي انتقال ايده ها، احساسات يا مقاصد ذهني به ديگران استفاده نموده يا در استفاده از كلمات دچار محدوديت مي شود.
  • اختلال مربوط به رشد در زبان دركي: به اختلالي اطلاق مي گردد كه در ان كودك به دلايلي در درك معاني موجود در كلمات و الگوهاي صوتي موجود در محيط اطراف خويش ناتوان بوده و قادر نيست ايده ها، احساسات يا مقاصد ذهني موجود در كلمات را درك و پردازش نمايد و يا در درك كلمات دچار محدوديت مي باشد. چنين كودكي قادر نيست كه به طور كامل كلمات گفته شده در محيط را درك كرده و از درك جملات ساده روزمره ناتوان است و يا جملات ساده را مي فهمد ولي جملات طولاني را درك نمي كند.

كودكان مبتلا به اختلالات زباني در فراگيري ساير جنبه هاي زباني نيز به احتمال زياد دچار آسيب و نقصان خواهند شد. اختلال در يادگيري جنبه هايي از زبان، كه خود را در دوران مدرسه و تحصيل نشان مي دهد، نظير اختلال در خواندن، اختلال در نوشتن و اختلال در رياضيات نيز در گروه اختلالات زباني طبقه بندي مي شوند. كودكان مبتلا به اين اختلالات قادر نخواهند بود كه در دوران مدرسه، به راحتي مهارت هاي خواندن، نوشتن و رياضيات را فرا بگيرند و به اين دليل در ادامه تحصيل با مشكلات فراوان مواجه شده و يا از ادامه تحصيل باز مي مانند.

جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی

جنبه های ارتباط با کودکان دچار اختلالات کلامی

 

توليد و ساختار نحوي در گفتار بچگانه:

بعضي از كودكان در بچگانه حرف زدن و باقي ماندن در اين حالت تاكيد دارند و تا مدت هاي بسيار و خارج از هنجارهاي مورد انتظار و حد قابل تحمل به اين شيوه صحبت مي كنند؛ به گونه اي كه حتي در سن ۷ يا ۸ سالگي نيز هنوز كلمات خود را به طريقي كه آن را بچگانه مي دانيم، تلفظ مي كنند (براي مثال در كلام خود بيشتر از صداهاي قدامي مانند ت، د، ب، م استفاده مي كند). علاوه بر اين برخي از كودكان جملات خود را مانند كودكان خردسال مي سازند و از يك ساختار نحوي بسيار ابتدايي و در سطحي پايين تر از سن خود استفاده مي كنند (براي مثال از افعال پيچيده و يا تركيبي به ندرت استفاده مي كند، در توصيف يك داستان يا تصوير از جملات كم و ساده استفاده مي كند، از واژه هاي انتزاعي استفاده نكرده يا به ندرت به كار مي برد). اين دو حالت – توليد و نحو همراه با تاخير- اغلب با هم هستند و در مجموع شيوه و سبك گفتار آنها بچگانه است. خيلي از بزرگسالاني كه برخي صداها را جا به جا به كار مي برند و مثلا صداي ت و ك را به جاي هم تلفظ مي كنند نيز با مشكل توليد در اصوات مركب رو به رو هستند و نسبت به آن تركيبات خاص، كنترل كامل ندارند. مشاهدات نشان مي دهند هرقدر كه در استفاده از دستور زبان تاخير وجود داشته باشد به همان ميزان نيز در صداهاي گفتاري، حتي در كلمات تنها، خطا بيشتر خواهد شد. امروزه محققان زبان كودك بر اين باورند كه انحرافات و عقب ماندگي هاي قابل ملاحظه در آواشناسي (تلفظ صداها) احتمالا تنها نشانه اي از وجود اختلال در گفتار فرد به شمار نمي آيد، بلكه ممكن است جنبه اي از يك اختلال كلي زبانشناختي باشند. توجه به اين امر كه ارزشيابي اين موارد بايد توسط متخصص باليني گفتار باصلاحيت صورت گيرد نكته مهمي است كه در راس كار قرار دارد؛ حتي اگر تنها براي كاهش اضطراب والدين باشد.

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.