مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها در دانشکده های پزشکی معروف دنیا آموزش داده می شود و بخشی از برنامه ی درسی دانشجویان دوره ی پزشکی است.
مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها متشکل شده از مراقبت کنندگان اولیه و پرستاران زیرا مدت زمان بیشتری بی بیمار در تماس هستند.
مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها گفتاری است که در این مقاله با آن پرداخته ایم.
سلام به یاران همیشگی این چهارمین گفتار در مورد مهارت همدلی سالم است.
همه ی گروه ها و افرادی که به نحوی مراقبت از بیمار را از جنبه های مختلف و با مدت زمان های مختلف تماس برعهده دارند نیازمند مهارت همدلی سالم هستند.
مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها
مراقبت کنندگان اولیه و پرستاران به دلیل مدت زمان بیشترتماس آن ها با بیمار و رسیدگی طولانی تری که به بیمار دارند نیازمند آموختن مهارت همدلی سالم هستند، پزشکان هم به دلیل شدت تاثیر گذاری آن ها بر بیمار نیازمند مهارت همدلی سالم هستند و صد البته روانشناسان که مراقبت روان شناختی و مدد کاران که مراقبت مدد کاری از بیمار را برعهده دارند باید حتما همدلی سالم را بیاموزند. به صورت حرفه ای مهارت همدلی سالم مانند یک تکنیک آموزش داده می شود اما مانند هر تکنیک دیگری نیاز به اجرای هنرمندانه دارد قطعا دانستن برخی نقاط تکنیکی برای ما کفایت نمی کند و آن اصول باید در روش و منش ما گنجانده شود، باید توسط ما به خوبی جذب شوند و باید از حالت تکنیکی خارج شوند و به صورتی خود انگیخته و خود به خودی اتفاق بی افتد. روشن است که وقتی ما خودمان احساسی را نداشته باشیم از انتقال آن عاجز خواهیم بود مثلا من اگر نا امید باشم نمی توانم امید را منتقل کنم و اگر غمگین باشم نمی توانم شادی را منتقل کنم و هرچقدر بیشتر بر حال فرد بیمار یا مراجعه تاثیر گذار باشم مسئولیت من برای ماهر بودن و برای تکنیک کار بودن بیشتر می شود.
جالب است که بیماران و مراجعین هر چه بدحال تر باشند بیشتر متوجه ی تظاهر کردن یا شعار دادن یا تو خالی بودن اظهارات ما می شوند.
مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها
از آن جایی که در ارتباط ۷۰ درصد پیام ما از طریق زبان بدنمان و فقط ۳۰ درصد آن از طریق زبان گفتار ما منتقل می شود قاعدتا خیلی لازم است که ما مدیریت زبان بدن خود را بیاموزیم.
افراد از حالت ها وپوزهای بدنی ما، از لحن ما و اشارات پنهانی که خودمان متوجه ی آن ها نیستیم بیشتر به حقیقت پیام ما پی می برند تا گفتاری که داریم به زبان می آوریم، آن ها متوجه می شوند که ما داریم از قلب خود صحبت می کنیم یا صرفا داریم یک الفاظی را که آموختیم بیان می کنیم علم زبان بدن علم بسیار مهمی است که متاسفانه امروزه خیلی اوقات می بینیم که به صورتی نادرست از آن استفاده می شود شاید به صورت نوعی تقلید گول زننده برای افرادی که می خواهند بی صداقتی خودشان را بپوشانند و پیام های درونی نا محسوس خوشان را پنهان کنند یا پیام هایی را به فرد برسانند که برای خودشان درونی نیستند اگر ما علم زبان بدن را بشناسیم می خواهیم که از آن به درستی استفاده کنیم برای ایجاد ارتباط موثر.
ارتباط موثر یعنی ارتباطی که ما را به هدف ما از برقراری آن ارتباط برساند.
مثلا من می خواهم به بیمار دم مرگ آرامش بدهم قرار نیست که یک سری حرف ها و یک سری شعارها را به زبان بیاورم و بعد بدون اینکه آن فرد آرامش گرفته باشد احساس کنم که من کارم را انجام داده ام نه تا زمانی که آن تاثیر گذاشته نشده من آن کار را عملا انجام ندادم اگر به عنوان یک آدم حرفه ای در توان خودتان نمی بینید که برخی کارها را انجام دهید حتما کمک بگیرید.
اگر به عنوان یک آدم حرفه ای می بینید که انجام بعضی از کارها برای شما سخت می شود یا موجب استرس شما می شود حتما نیاز به نظارت و آموزش دارید.
تجربه ی شخصی من می گوید خصوصا مشاوره با بیماران و افراد نزدیک به مرگ کار بسیار دشواری است، آن ها به شدت شما را زیر نظر دارند و هر دروغ شما را متوجه می شوند در آن جا حتما باید از قلب خود سخن بگویید و واقعا اگر موضوعی را برای خودتان حل نکرده باشید با دیدن نگاه آن ها از گفتن آن پشیمان خواهید شد حتی اگر به زبان نیاورند که شما در حال تظاهر کردن هستید در چشمشان خواهید خواند که می گویند تو که به این حرف ها باور نداری چرا با زبان بیاوریم اما اگر از قلبتان سخن بگویید واقعا می توانید یک بیمار نزدیک به مرگ را تا اندازه ای آرام کنید و همدلی خود را به آن ابراز کنید.
مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها
در مورد این مهارت باز ما گفتارهایی خواهیم داشت، منظورم مهارت کار با بیمار نزدیک به مرگ است.
نخستین چیزی که برای یک فرد حرفه ای لازم است او باید بداند که چه پیامی را می خواهد منتقل کند این جاست که ما به یک اصل طلایی می رسیم و آن اصل این است؛ یک فرد حرفه ای در برخورد با بیمار یا مراجع نیاز های او را در نظر می گیرد و نه نیازهای خودش را، بنابراین پیامی که ما می خواهیم به بیمار یا مراجع برسانیم بر اساس نیازهای او تعریف می شود و شناخت نیازهای بیمار یا مراجع فقط می تواند با توجه فعال و بدون سوگیری و پیش داوری و قضاوت گری انجام شود پس مقدمه ی ایجاد پیام شناخت نیازهای بیمار یا مراجع کننده است.
زمانی که ما به یک پیام مناسب رسیدیم آن وقت باید بفهمیم که چگونه و با چه روش و ابزاری می توانیم آن پیام را به فرد مقابل منتقل کنیم.
مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها
در این جا هم باید به ابزارهای خودمان توجه کنیم و هم به نحوه ی ادراک فرد مقابل؛ این در واقع مثل زبان می ماند شما زیباترین جمله را اگر به زبان فارسی بسازید برای یک فردی که فارسی بلد نیست و انگلیسی زبان است قابل درک نیست باز می رسیم به برخورد بدون سوگیری و بدون تعصب، رعایت کردن و احترام گذاشتن به زبان ادراکی و زبان ارتباطی فرد مقابل و ما می بینیم افرادی که در ارتباط قوی هستند و موفق هستند اغلب به زبان آدم ها به آن ها سخن می گویند به زبان خود افرتد، این به این معنا نیست که به زبان خودمان احترام نمی گذاریم بلکه به این معنی است که ما به زبان ادراکی دیگران احترام می گذاریم و این احترام و درک موضوعی است که در تمام مراحل ارتباط جاری است.
در گفتار بعدی به ادامه ی این مبحث خواهیم پرداخت.
مهارت همدلی سالم برای حرفه ای ها
