مهارت یاری گرفتن سالم

مهارت یاری گرفتن سالم پنجمین اصل و میثاق از اصول و میثاق های مراقبت سالم است که ما باید یاری گرفتن سالم را بیاموزیم و می دانیم که یاری گرفتن برای هر انسانی یک موضوع طبیعی است.

مهارت یاری گرفتن سالم نیازمند آموزش و یا مراجعه به یک فرد متخصص است.

 بسیاری از ما از یاری گرفتن پرهیز می کنیم، از محتاج بودن و نیازمند بودن میترسیم، سعی می کنیم که به نحوی زندگی کنیم که نیازمند کسی نباشیم البته این گونه زندگی کردن در شرایط و جامعه ای که همدلی و همدلی اجتماعی و سرویس دهی اجتماعی در آن ضعیف است شیوه برای ادامه ی بقا است اما همه ی ما واقعا زمان هایی پیدا می شود که نیاز داریم کمک بگیریم، باید آن زمان ها را تشخیص بدهیم و همان طور که لازم است یاری کردن سالم را بیاموزیم باید یاری گرفتن سالم را هم یاد بگیریم.

مهارت یاری گرفتن سالم

یکی از مهم ترین نکات در مورد یاری کردن و یاری گرفتن درک چرخه ی کمک و یاری در بشر و در کائنات است.

همان طور که شاعر می فرماید تو نیکی کن و دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز؛ یا می گوید دیگران کاشتند و ما خوردیم ما به کاریم و دیگران بخورند و سخنانی از این قبیل که در حکمت عمومی ما گنجانده شده است و به ما اشاره می کند که به این چرخه توجه کنیم، درک کردن این چرخه به ما نشان می دهد که ما الزاماً پاداش یا پاسخ اعمال خیر خواهانمان و یاری کردن خود را از آن فردی دریافت نمی کنیم که او را یاری کردیم.

مصداق انداختن در دجله، مصداق نثار کردن همراه با رها کردن است.

تصور کنید اگر همه ی ما چنین یاری کردن را بیاموزیم چه قدر یاری گرفتن آسان می شود اما چه قدر در زمان یاری گرفتن کمتر احساس می کنیم که تحت تعقیب قرار می گیریم یا تحت فشار قرار می گیریم یا منتی بر سر ما گذاشته می شود یا انتظار جبرانی به اجبار از ما دارند که همه ی اینها موجب می شود که زمانی که ما می خواهیم یاری بگیریم با یک احساس در تنگنا بودن و فشار یاری گرفتن را انجام دهیم و همه ی اینها احساس ما را نسبت به کسی که به ما یاری می دهد خراب می کند.

درک نکردن عمومی این چرخه موجب می شود که ما احساس کنیم که حتی کسی که به ما کمک می کند دارای انتظارات نا گفته و پنهانی است.

مهارت یاری گرفتن سالم

این یاری کردن و یاری گرفتن قطعاً نا به هنجار است و نتایج خیلی خوبی ندارد. دوستی می گفت ما بیشترین آسیب از کسانی می بینیم که بیشترین یاری را به آنها انجام دادیم، همانطور که یاری کردن سالم به نیت چرخاندن چرخه ی همدلی یاری در بشر و کائنات اتفاق می افتد همانطور هم یاری گرفتن سالم یعنی حضور در این چرخه و آمادگی برای نثار کردن و چرخاندن چرخه ی یاری و همدلی.

اینجاست که باید درک کنیم یاری گرفتن سالم به معنی مصرف کننده بودن نیست خب این مشکلی است که بسیار در موسسات خیریه با آنها روبه رو می شویم و یکی از چالش های موسسات خیریه است که احساس می کنند که گاهی اوقات فرهنگ مصرف کننده پروری را با انجام اقدامات خیریه ترویج می دهند.

این از یک سو باعث می شود که بسیاری از افراد و خیرین که موسسات خیریه فعالیت می کنند نگاه از بالا و با فاصله با خدمت گیرندگانشان داشته باشند و از سوی دیگر موجب می شود که کسانی که از این موسسات خدمات می گیرند هم واقعا به ورته مصرف کنندگی می رسند. خوشبختانه این درایت در سال های اخیر هم در موسسات و هم در خدمت گیرندگان ایجاد شده است که همه ی این خدمات بخشی از چرخه ی خدمت رسانی است به نحوی که ما از خدمت گیرندگان خود گاهی حتی انتظار تولید خدمات هم داریم به صورت همکاری هایی در حد توانشان با آن موسسه یا جلب خیرین جدید و هر اقدامی که به این چرخش کمک کند.

برای یاری گرفتن سالم ما علاوه بر اینکه باید این چرخه را بشناسیم باید متوجه باشیم که یاری گرفتن برای یک انسان یک موضوعی طبیعی است.

مهارت یاری گرفتن سالم

برای هر کسی ممکن است که پیش بیاید باید از ترس محتاج بودن عبور کنیم خصوصا زمانی که در یک نقش یا تربیت خدمت دهنده زندگی می کنیم یا رشد کرده ایم.

مثلا مادری که عادت کرده که به اعضای خانواده اش همیشه خدمت کند و احتمال دارد که خودش را با خدمت کردن تعریف کرده باشد و از یاری گرفتن پرهیز کند و حتی بترسدف بسیاری از اوقات پیش می آید که ما به چنین مادرانی توصیه می کنیم که مشکلات خود را، درد، ناتوانی هایشان را با خانواده خود مطرح کنند و یک تقسیم کار جدید انجام دهند اما جالب اینجاست که بسیاری از آن ها از این کار پرهیز می کنند زمانی که بالاخره به نظر ما اعتماد می کنند و با خانواده نیازمندی خود را مطرح می کنند آن وقت تازه متوجه می شوند که اطرافیان ما بسیار بیشتر از آنچه که ما فکر می کنیم توان تغییر و توان حمایت کردن از ما را دارند.

دختر نوجوانی که به نظر این مادر می رسید که هیچ کاری عملا از دستش بر نمی آید و فقط به عنوان یک موجود مصرف کننده در منزل زندگی می کند ممکن است با دانستن شرایط مادر به یک نیروی واقعی یاری کننده تبدیل شود یا همسری که کمک نمی کرده ممکن است واقعا شروع کند به کمک کردن یا پسری که مدام اتاقش نا مرتب بوده و مادرش باید مرتب می کرده ممکن است زمانی که به نیاز مادرش پی می برد منش و رفتار خودش را عوض کند و بالغانه تر رفتار کند .

خیلی از اوقات شرایط تنش زا مثل بیماری یا درگیر شدن در مراقبت خانواده را رشد می دهد و همه را دعوت می کند به اینکه بالغانه تر زندگی کنند و بالغانه تر به موضوعات برخورد کنند.

مهارت یاری گرفتن سالم

یک وقت هایی خرد و عاطفه ی اطرافیان ما محک می خورد در زمان هایی که در بحران قرار می گیریم همه ی ما گویی آزمون می شویم و خانواده و اطرافیان ما با عبور از این آزمون ها بزرگتر می شوند، قوی تر می شوند.

یکی از نکات مهم ترس از یاری گرفتن است ما نمی خواهیم عزیزان ما در مقابل آزمون ها قرار بگیرند.

اما اجازه دهید که انسان ها قابلیت های خودشان را نیز نشان دهند از آزمون و تغییر نترسید، یک بخشی از یاری گرفتن سالم داشتن انتظارات از عزیزان و اطرافیان در حد توان آنها است، آنها هم باید قانون فراتر نرفتن از حد و مرز خودشان را رعایت کنند و ما هم نباید زیاد انتظار داشته باشیم.

اگر پایه ی برخوردهایمان را روی خرد و محبت بگذاریم می توانیم یاری گرفتن و یاری رساندن را به یک تجربه ی رشد دهنده ی زیبا تبدیل کنیم، تجربه ای که ما را بزرگ می کند و معنای والاتری از زندگی را به ما ارائه می کند.

مهارت یاری گرفتن سالم