اصل مکتوب و منضبط بودن به این معناست که رویدادهایی که برای ما و برای فرد مراقبت شونده اتفاق می افتند یادداشت کنیم و با این کار می توانیم روند بهبودی، ثبات و حال مراقبت شونده را ارزیابی کنیم.
اصل مکتوب و منضبط بودن در مراقبت سالم نهمین و آخرین اصل می باشد
من دکتر بیژن نوذری هستم مشاور شما در وب سایت yaresevom.com
همیشه مکتوب و منضبط باشید.
منظورم از مکتوب بودن در واقع مستند کردن است اگر ما رویدادهایی را که برای فرد مراقبت شونده و برای خودمان اتفاق می افتند یادداشت کنیم، اگر احساساتمان و تعاملات خودمان را یادداشت کنیم می توانیم درکی از سیر رویدادها داشته باشیم، بهبودی، ثبات یا بدتر شدن حال فرد مراقبت شونده را ارزیابی کنیم و همچنین متوجه بشویم که مراقبت روی خود ما دارد چه تاثیراتی می گذارد.
نکته ی مهم این است که زمانی که ما قصد مکتوب کردن داریم شروع می کنیم به افکارمان چارچوب دادن، برای احساسات خود نام پیدا کردن و همین طور با نگاه دقیق تری اوضاع را ارزیابی کردن و همه ی اینها به ما کمک می کند که به نحوی یک مراقب حاضرالذهن، ذهن آگاه یا Mindful باشیم.Mindful بودن در مراقبت اهمیت بسیار زیادی دارد، ما را از یک حالت اتوماتیک در می آورد و به ما کمک می کند در فرآیند مراقبت شادمانی خودمان را حفظ کنیم، درک خودمان را از رویدادها بالا ببریم و در این فرآیند رشد کنیم، نکات تازه ای در مورد خودمان و دنیای خودمان فرا بگیریم و در عوض انجام یک مجموعه کارهای تکراری و خسته کننده احساس کنیم که داریم در لحظه زندگی می کنیم
اصل مکتوب و منضبط
فرض کنید من از این دستورالعمل مکتوب بودن پیروی کنم و تصمیم بگیرم که هر روز به یکی از توانمندی های فردی که از آن مراقبت می کنم نمره دهم در این صورت ناگزیر خواهم بود که هر روز آن را از نو مشاهده کنم و اگر مراقبت من توانسته موضوعی را در آن کمتر کند یا حل یا برطرف کند این را مشاهده کنم و از این تغییر لذت ببرم یا متوجه سیر نزولی موضوع شوم و پیش از آنکه یک مرحله ی بحرانی شود برای حال آن کمک بگیرم و اگر من هر روز به سرحالی و نشاط خودم به عنوان یک مراقب نمره دهم و این نمره ها را یک بررسی کنم متوجه می شوم که تاثیرات نامحسوس در درازمدت احتمالی مراقبت روی من چگونه بوده است و دارم چه سیری را طی می کنم.خیلی از اوقات اگر تاثیرات تدریجی باشند ما متوجه آنها نمی شویم تا زمانی که به حد مشکل می رسند.
ما یک مبحثی داریم به نام توده ی بحرانی که بعدا در مورد آن باز با شما صحبت خواهم کرد تا زمانی که تغییرات ما به اندازه و حد توده ی بحرانی نرسیده باشند برای اینکه خیلی از تعییرات خاصیت تجمعی دارند و تا زمانی که جمع نشده اند و به حد توده ی بحرانی نرسیده اند در واقع زیر سطح خودآگاهی ما در حال عمل کردن هستند.
مکتوب کردن و اینگونه نمره دادن هوشیاری در ما فعال می کند که بتوانیم رویدادها را پیش از اینکه حد توده ی بحرانی برسند به هوشیاری بیاوریم و دنبال راه حل هایی برای آنها بگردیم.
اصل مکتوب و منضبط
مکتوب بودن یک خاصیت بسیار خوب دیگر هم دارد ما مجبور نیستیم اطلاعات را مدام در مغز خود حفظ کنیم و شاید در گرفتاری ها و فعالیت های روزمره ی ما حتی فراموش شوند و زمانی که ما می خواهیم به مثلا فردی که با بیمار ما کار می کند یا با پزشک او گزارش دهیم ناگزیر نباشیم همه چیز زا از پس ذهن و حافظه ی خود در بیاوریم و به او اعلام کنیم ما می توانیم یک سیر روزانه ی مکتوب را در اختیارش بگذاریم و این هم کار ایشان را راحت می کند و هم کار ما را و از این سو تفاهم هم جلوگیری می کند که شاید چیزی را فراموش کرده ایم یا نادیده گرفته ایم چیزی که در سیر درمان و سیر تشخیص مهم بوده است.
درست است که مکتوب بودن به نسبت منجر به منضبط شدن ما می شود اما ما واقعا به عنوان یک مراقب نیاز به نوعی انضباط هم داریم، انضباطی که نتیجه آن هم به بیمار و مراقبت شونده و هم به ما به عنوان مراقبت کننده بر می گردد. ما منضبط بودن را به عنوان حمایت کننده ی خود مراقبتیمان نیاز داریم در پس انضباط به نوعی تعهد و مدیریت خود نهفته است.
منظور از انضباط داشتن چارچوب هایی نیست که آن چارچوب ها به ما حاکمیت کنند بلکه منظور ما از انضباط، استحکام داشتن در اصولی است که تعادل ما را در وجوه مختلف ما حفظ می کنند، اصولی که دارای محتوای انعطاف پذیری و احساس ارزشمندی هستند.
اصل مکتوب و منضبط
مکتوب کردن یک رفتار مفید است و انضباط داشتن یک فرهنگ است.
فرهنگ حفظ اصولی که تداوم سالم عملکرد ما را تضمین می کنند و ما این فرهنگ را به خدمت می گیریم تا متعادل باشیم.
یکی از نکات دیگر انضباط مراقب این است که منجر به انضباط مراقبت شونده می شود، انضباط در انواع حوزه ها، انضباط در مصرف دارو، انضباط در تمرینات، انضباط در مراجعه به پزشک، انضباط در مراقبت از خود، همه ی اینها در مراقبت شونده بازتابی از انضباط مراقب هستند و طبیعی است که مراقب فاقد انضباط نمی تواند از مراقبت شونده انتظار مراقبت داشته باشد اگر یک جنبه از انضباط را مدیریت سالم زمان در نظر بگیریم و بازتابش این باشد که فرد مراقبت شونده ارزش زمان را درک کند و تصمیم بگیرد که از زمانش استفاده کند آن وقت ما یکی از بالاترین خدمت ها را به آن فرد انجام داده ایم زیرا یکی از مهم ترین عوامل توانمندی یک بیمار یا یک فردی که نیازمند مدیریت است این است که از زمانش به درستی استفاده کند.
اصل مکتوب و منضبط
همان طور که گفتم انضباط به معنای داشتن چارچوبی نیست که آن چارچوب به ما حاکمیت کند و ما را تبدیل به یک موجود انعطاف ناپذیر کند بلکه ما نیاز داریم برای انضباط چارچوب های انعطاف پذیر پویا تعریف کنیم و انعطاف پذیری و پویایی و احساس ارزشمندی و مدیریت خود را در فرهنگ خود بگنجانیم و یک نکته ی دیگر انضباط این است که فرد منضبط خیلی کمتر مورد استثمار یا سو استفاده قرار می گیرد و در بازی های حیله گرایانه ای که بعضی از بیماری ها فرد را به آنجا می کشانند کمتر وارد می شود یا آسیب می بیند.فرهنگ انضباط حمایت کننده ی همه ی انواع خود مراقبتی و نیز تداوم دهنده ی همدلی سالم است.
اصل مکتوب و منضبط
