آغاز دوباره پس از ضربه های احساسی و عاطفی

آغاز مجدد

آغاز مجدد

آغاز مجدد در امر مراقبت به این معناست که بسیاری از مراقبین با افرادی سر و کار دارند که از مشکلات غیر قابل برگشت رنج می برند و نیاز به مراقبت دارند و مراقبینی که با این افراد سر و کار دارند نیز ممکن است در معرض آسیب دیدگی قرار بگیرند.

آغاز مجدد در امر مراقبت و نحوه ی برخورد با فرد ضربه ی عاطفی دیده موضوع مورد بحث در این سایت می باشد.

من دکتر بیژن نوذری هستم مشاور شما در وب سایت yaresevom.com

امروز می خواهم درباره ی آغاز مجدد با شما صحبت کنم.

بسیاری از مراقبین با افرادی سر وکار دارند که به نوعی از مشکلات غیر قابل برگشت رنج می برند و از این رو نیاز به مراقبت دارند اما بسیاری از مراقبین هم با افرادی سر و کار دارند  و از کسانی مراقبت می کنند که پس از مدتی آسیب دیدگی و طی کردن مراحلی از رنج و نیاز به مراقبت به طور کامل به عملکردشان برمی گردند مثل افرادی که واکنش های سوگ یا فقدان را می گذرانند یا کسانی که ضربه های عاطفی خورده اند در این زمان ها نه فقط لازم است که در هنگام آسیب دیدگی از فرد مراقبت شود بلکه لازم است که برای بازگشت مجدد به او کمک شود از این رو مراقبین باید آغاز مجدد را بشناسند.

آغاز مجدد

آغاز مجدد

ضربه های عاطفی مثل شکست های عشقی یا طلاق از مواردی هستند که بسیار شایع هستند و امروز می خواهیم در این مورد با شما صحبت کنیم.

بازگشت مجدد شامل این می شود که ما عملکردهای مفید زندگی خود را برگردانیم به جریان زندگی عاطفی، زندگی شغلی، زندگی اجتماعی و زندگی خانوادگی برگردیم در حالی که کارآمدی خودمان را به عمل در می آوریم، هر چه قدر آسیب پذیری ما بیشتر باشد وآسیب دیدگی ما سخت تر باشد طبعاٌ این بازگشت سخت تر اتفاق می افتد و ممکن است نیاز به اقدامات درمانی حتی دارو درمانی و مشاوره ی دراز مدت داشته باشیم.

ما در گفتارهای دیگر در مورد رشد پس از آسیب با شما صحبت کردیم، زمانی که دل شکستگی یا ضربه ی عاطفی پیش می آید به نحوی اعتماد ما را به خودمان و به توان محبت کردن و محبت دیدن ما تضعیف می کند. احساس دوست داشتنی نبودن، خیلی اوقات بی اعتمادی حتی حماقت، ساده لوحی و فریب خوردگی ممکن است در ما ایجاد شود جوری که نتوانیم دوباره اعتماد کنیم و احساس کنیم نا توان از ایجاد یک رابطه ی جدید هستیم.

ترس از صمیمیت یکی از نتایج نا مطلوب ضربه های عاطفی است؛

یکی از مشکلات زمانی پیش می آید که ما زمانی که به خودمان اثبات کنیم دوست داشتنی هستیم یا توان اعتماد کردن داریم با شناخت کم و در طی زمان کوتاه وارد رابطه ی بعدی می شویم و به نحوی با اصل جایگزینی عمل می کنیم می خواهیم سریعتر حال ما خوب شود اما اکثر اوقات اینطور نمی شود چون همان احساس ها و سبک و اسلوبی را که در روابط شکست خوده ی قبلی اجرایی کردیم همان ها را در  این جا اجرایی می کنیم و طبعاً به همان نتایج می رسیم.

آغاز مجدد

آغاز مجدد

بسیاری از ما دچار روابطی می شویم که خوب شروع می شوند، متوسط ادامه پیدا می کنند و اغلب بد تمام می شوند.

ما نیاز داریم در کنار پرورش احساس ارزشمندی خود توان تشخیص خودمان را نسبت به انسان های دیگر بالا ببریم، بسیاری از اوقات این نیازهای خودمان است که ما را به مسیرهای رفتاری می کشاند و رفتار ما را تعیین می کند، توان تشخیص نیازهای دیگران را باید در خودمان بالاتر ببریم خیلی از اوقات ما رفتارهایی را می بینیم و این طور تعبیر می کنیم که این رفتار ها بی خود هستند در حالی که پرسش من این است که چند درصد رفتارهای خود من می توانند بی خود باشند؟

فکر می کنم خیلی از اوقات وقتی که ما می گوییم که رفتار کسی بیخود بوده یا الکی بوده در واقع داریم علت آن رفتار را سرسری می گیریم مثل اینکه در کنار کسی داخل اتومبیل نشسته اید و آن فرد مدام هر اتفاقی که می افتد یک فحش خیلی بد از دهنش در می آید و بعد شما می گویید که این الکی فحش می دهد در حالی که در اصل دارد فرهنگش را بیان می کند، فرهنگی که دارد دلایل این فحش دادن را در خودش حمل می کند آن فرهنگ و آن دلایل بسیار مهم هستند ودر آینده ی شما به این فرد هم تاثیر گذار هستند.

ممکن است شما در این زمینه با آن فرد هم فرهنگ باشید اما ممکن است تعرض فرهنگی هم داشته باشید و باید بدانید هر دلیلی که این فحش های بد دادن را موجه می کند ممکن است در ارتباط شما با آن فرد هم برانگیخته شود.

به یاد می آورم خانمی را که با یک پسری دوست شده بود به این دلیل که ایشون یک پسر درشت هیکلی بود و با خشونت تمام در بنایش بر این بود که در خیابان از این خانم محافظت کند و این آقا با کتک زدن چند نفر که حالا یا نگاه کرده بودند و به نحوی احساس کرده بود که مزاحم دوست دخترش شده است دل این خانم را به دست آورده بود تصمیم گرفت که با آن آقا ازدواج کند و در دوران نامزدی کتک خوردن خود این خانم آغاز شد متاسفانه پدر این خانم فوت کرده بود و حتی مادرش هم از دست آن آقا کتک می خورد مردی که انتخابش کرده بود تا ایجاد وحشت دیگران برای او امنیت ایجاد کند حالا برای خود او و خانواده اش وحشت ایجاد می کرد.

آغاز مجدد

آغاز مجدد

خیلی ها در مورد موضوع اعتماد سوال می کنند آیا واقعا از یک عمقی بیشتر می شود به افراد اعتماد کرد؟ پرسش من از شما این است آیا شما از یک عمق بیشتر به خودتان می توانید اعتماد کنید؟ و اینکه نقطه نظرهایتان تغییر نمی کند، به اینکه سخنانتان تغییر نمی کند، به اینکه هر چه گفتید می توانید به عمل در بیاورید هر اندازه که ما قابل اعتماد هستیم دیگران می توانند قابل اعتماد باشند.

اگر نظر من را بخواهید بر حسب تجربه ام باید بگویم که از هر کسی انتظار هر کاری را داشته باشید.

ممکن است این گونه تصور کنید که دنیا خیلی نا امن می شود، بله اما این نا امنی واقعی است آن چیزی که به ما امنیت می دهد استحکام همراه با انعطاف پذیری خودمان است، کسانی که ارزش ها و جایگاه فکری و باوری محکم و ذهن سامان یافته ای ندارند ناگزیر می شوند که زندگی شان را روی اعتماد با دیگران بنا کنند و خوب این خیلی خطرناک است.

قانونی در این مورد را به شما می گویم در اصول و ارزش هایتان استوار باشید مانند کوه اما در روش ها انعطاف پذیر باشید در این صورت می توانید یک اعتماد نسبی واقعی به خودتان داشته باشید بدون اینکه توان خودتان را خیلی زیاد ارزیابی کنید یا مجبور باشید که با اعتماد کردن به دیگران احساس نا امنی یا نا استواری خودتان را برطرف کنید یادتان باشد که از زاویه ی یک نیازمند، اعتماد طلبیدن اغلب موجب می شود که شما بهای سنگینی بپردازید و معمولا انسان ها از کسانی که این گونه به آنها وابسته می شوند راحت تر عبور می کنند.

آغاز مجدد

آغاز مجدد

اعتماد در واقعی ترین شکلش می تواند نسبی و بر اساس شواهد باشد بدون اینکه خودمان را در تخیلات و توهمات خود گرفتار کنیم و انتظارات غیر واقعی داشته باشیم.

در گفتار بعدی بیشتر به موضوعات مرتبط با آغاز مجدد خواهیم پرداخت.

آغاز مجدد

آغاز مجدد

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.