آسیب زا بودن روابط شامل نشانه هایی مانند بی عدالتی، تنش مداوم، استثمار و بهره کشی، سقوط ارزشی و اخلاقی، درگیری مداوم با احساسات ناخوشایند و… می باشند.
آسیب زا بودن روابط می توانند آغاز مجدد را برای ما سخت کنند.
من دکتر بیژن نوذری هستم مشاور شما در وب سایت yaresevom.com
امروز می خواهم مبحث آغاز مجدد پس از ضربه های عاطفی را ادامه دهم.
در این گفتار می خواهم در مورد روابط آسیب زا با شما صحبت کنم.
واقعیت این است که بسیاری از ما استعداد زیادی برای ورود به روابط آسیب زا داریم گاهی برخی از ما به طور مکرر وارد روابط آسیب زا می شویم و یکی پس از دیگری آدم های خطا و نادرست را که موجب آسیب ما می شوند وارد زندگی خود می کنیم در این مواقع من اغلب از یک اصطلاح استفاده می کنم و می گویم رشته ای که همه ی این ارتباط ها را به هم وصل می کند خود ما هستیم و دلیل آن را باید در خودمان جست و جو کنیم خب تا به همین نتیجهه هم برسیم هم یک مقدار طول می کشد چون ما تا مدت های زیاد فکر می کنیم که دلیل انتخاب های اشتباه ما این است که دنیا پر از آدم های نادرست است.
آسیب زا بودن روابط
بسیاری از ما در مقابل تغییر معیار ها و محک زدن در روابط خود مقاومت می کنیم.
تعدادی از ما مانند موجودات نرم تنی هستیم که در پوسته ی سخت زندگی می کنند و کافی است که یک نفر آن پوسته را بشکند تا با آن موجود نرم درونی خود روبه رو شود و آن زمان ما مثل یک نرم تن که فاقد اصول و فاقد استخوان بندی است برخورد می کنیم تا جایی که ممکن است تن به هر نوع تحقیر، ستم، فشار و استثماری در رابطه دهیم.
اگر از افراد متخصص بپرسید به شما می گویند که بله معیارهایی برای سلامت یک رابطه وجود دارد اما بسیاری از ما این معیارها را می دانیم ولی به کار نمی بریم؛
یکی از این معیارها توهین و بی احترامی در رابطه است.
آسیب زا بودن روابط
معیار دیگر که نشان می دهد که رابطه دچار مشکل است بهره کشی در رابطه است.
بهره کشی به این معنی است که شما مجبور هستید بهای خواسته های یک نفر دیگر را پرداخت کنید بدون آنکه او به نوبه ی خودش آن بها را به شما پرداخت کند در واقع استثمار شدن یعنی پرداخت بهای خاص دیگران بدون دریافت پاداش مناسب و منظور من در اینجا پاداش مناسب است نه یکسری وعده یا یکسری پاداش های کاذب و به درد نخور.
یک معیار دیگر برای وجود مشکل در رابطه بی اعتمادی یک طرفه یا دو طرفه است.
بی اعتمادی که منجر به احساس اضطراب و در نتیجه تمایل به کنترل کردن می شود، بی اعتمادی که باعث می شود که آدم ها نا امن شوند در چنین شرایطی بخش بزرگی از تلاش ما در رابطه صرف بر طرف کردن نا امنی می شود و این جاست که تبادل عاطفی عملاً کنار می رود و جای خودش را به تلاش برای قانع کردن یا قانع شدن می دهد.
آسیب زا بودن روابط
دعوا و تنش های بین فردی مکرر یکی دیگر از معیارهای آسیب زا بودن رابطه است متاسفانه برخی افراد فکر می کنند تنش، تضاد، درگیری و حتی کتک کاری بخشی از رابطه است یا حتی با کمال تعجب گاهی من دیده ام که برخی از افراد اگر چنین مشکللاتی اتفاق نیفتد اصلا صمیمانه بودن آن رابطه را زیر سوال می برد در حالی که ادامه دار بودن چنین شرایطی قطعاً نان دهنده ی آسیب زا بودن رابطه است.
یکی دیگر از معیارهای آسیب زا بودن رابطه که بسیار مهم است و باید مدام در درون خودمان آن را مورد بررسی قرار دهیم این است که تعهد و پایبندی ما به ارزش های وجودی خود کم کم کاهش پیدا می کند.
مانند صداقت، احساس شرافتمندی، احساس معنا در زندگی، خود ارزشمندی، احساس مفید بودن. اگر ارزش های واقعی زندگی ما که بنیان های سلامت معنوی، احساسی و اجتماعی را تشکیل می دهند سست شوند حتما باید متوجه باشیم که آن رابطه اسیب زا است و بدترین آسیب ما این می تواند باشد که از استخوان بندی خود یعنی تعهد خود به ارزش ها تهی شویم.
رشد کردن احساس تنهایی یکی دیگر از معیار آسیب زا بودن رابطه است.
آسیب زا بودن روابط
خیلی از اوقات ما با فردی در ارتباط هستیم اما در عین حال احساس می کنیم که روز به روز داریم تنها تر می شویم عوض اینکه احساس کنسم همراه داریم، احساس کنیم تنهایی ما پر می شود، احساس کنیم که انسانی را در کنار خود داریم که ما را می فهمد و با ما همدلی می کند، احساس تنهایی می کنیم. اساساً غرض یک رابطه این است که ما از تنهایی بیرون بیاییم اما زمانی که یک رابطه دقیقاً برخلاف مسیر تامین قصد خودش عمل می کند و ما احساس تنهایی می کنیم این نشان دهنده ی آسیب زا بودن آن رابطه است.
تجربه کردن بالا و پایین های شدید احساسی یکی دیگر از معیارهای آسیب زا بودن یک رابطه است.
این شرایط اغلب در ما یا طرف مقابل و یا در دو طرف نشان می دهد که بی ثباتی عاطفی وجود دارد، این بی ثباتی و بی تعادلی آسیب زا است همان طور که تعادل آرامش بخش و التیام دهنده است.
گاهی اوقات فردی که ما با او در ارتباط هستیم ما را به اوج اشتیاق می برد و بعد سقوط می کنیم و توسط او کوبیده می شویم به قعر نا امیدی و یاس و بعد دوباره بعد از مدتی می رویم بالا، دوباره می آییم پایین و انگار داریم روی طوفان موج سواری می کنیم در این شرایط باید متوجه شویم که هموز به صورت فردی و ارتباطی دارای پختگی لازم برای ایجاد یک رابطه ی سودمند و مفید نشده ایم و باید به درون خود برگردیم و تعادل خودمان را بازیابی کنیم.
آسیب زا بودن روابط
همچنین یکی دیگر از معیارهای آسیب زا بودن رابطه این است که شما مدام به عوض احساس های مثبت احساس های ناخوشایند تجربه کنید.
مثل احساس بدهکار بودن، احساس تحت فشار بودن، احساس دائماً پاسخ گو بودن، احساس غم به جای احساس لذت، احساس گناه، احساس سرزنش، احساس حقارت و سایر احساسات ناخوشایند.
یکی دیگر از نشانه های آسیب زا بودن رابطه این است که شما برای کسب نتایج کوچک ناگزیر هستید بهاهای بزرگ پرداخت کنید و به نحوی دست آوردهای شما تناسبی با تلاش شما ندارند باید کلی تلاش کنید تا به یک نتیجه کوچک برسید.
در بسیاری از این شرایطی که گفتیم ما به صرتی خودآگاهانه یا نا خودآگاهانه عمدی یا غیر عمدی درگیر نوعی بازی روانی شده ایم، نوعی بازی روانی که فرسایش ما را به دنبال دارد و متاسفانه گاهی آدم ها همدیگر را فرسوده و خسته می کنند تا بتوانند کنترل فرد مقابل را به دست بگیرند و از تلاش فرد مقابل برای تغییر رابطه و تغییر خودشان جلوگیری کنند یک آدم خسته که دیگر تلاش نمی کند چیزی را کسی را تغییر دهد.
در گفتار بعدی بع ادامه ی این مبحث و نحوه ی برخورد با این آسیب ها و چگونگی بیرون آمدن از یک رابطه ی آسیب زا خواهیم پرداخت.
آسیب زا بودن روابط
سلام اقای دکتر ..بی زحمت بفرمایید روابط اسیب زا رو با چه کلید واژه ی انگلیسی در مقالات مرتبط می تونم جستجو کنم..و اگه مقاله مرتبطی دارید ممنون می شم بفرستید
سلام روز بخیر
می‌توانید کلیدواژه‌های toxic relationship و نیز co-dependency را در متون انگلیسی جستجو کنید.