تعهد به ارزش ها و پیمان بستن برای حفظ آنها

تعهد به ارزش ها

تعهد به ارزش ها

تعهد به ارزش ها و پیمان بستن با این ارزش ها ما را با مقاومت هایمان، با ترس هایمان، با منفعت طلبی هایمان و با آن منفعت های درونی که ما را به این شرایط آسیب زا رسانده اند روبه رو می کند.

تعهد به ارزش ها و پیمان بستن گفتاری مرتبط با موضوع آغاز مجدد می باشد.

من دکتر بیژن نوذری هستم مشاور شما در وب سایت yaresevom.com

ما امروز به مبحث بزرگ آغاز دوباره ادامه خواهیم داد و اصول بهبودی از آسیب های عاطفی را پی خواهیم گرفت.

در گفتار قبلی ما در مورد ۲ تا از اصول بهبودی از آسیب های عاطفی با شما صحبت کردیم.

اصل اول در واقع تصمیم به بهبودی و تغییر بود و اصل دوم فراخوانی و بازیابی ارزش های عمیقی که ما با آنها زندگی می کنیم.

گفتیم که تا وقتی ما تنظیم ذهنی خودمان را برای بهبودی تصحیح نکرده ایم نمی توانیم بهبودی را واقعاً به عمل در بیاوریم و اینطوری می شود که از مشکلی به مشکل مشابه در می غلتیم حتی یک وقت هایی از چاله بیرون می آییم و در چاه می افتیم موضوع این نیست که ما از یک شرایط بیرونی یا از یک فرد بیرونی که برای ما آسیب زا است خلاص شویم موضوع این است که ما درونن آن چه را که ما را به سوی شرایط و افراد آسیب زا هدایت می کند حل کنیم و از چیزی در درون خودمان عبور کنیم، چیزی که ما را به سوی آسیب سوق می دهد درون ما در اصل ما را دارد از ارزش هایمان دور می کند.

تعهد به ارزش ها

تعهد به ارزش ها

پس گام دوم این است که ارزش هایمان را فراخوانی و بازیابی کنیم.

آن ها را به یاد بیاوریم و با آنها فکر کنیم و روی آن ها تمرکز کنیم و به اصطلاح ذهن آگاه و  mindful شویم اما گام بعدی یا گام سوم این است که ما به ارزش هایمان متعهد شویم. این مرحله ی پیمان بستن یا میثاق جدید است، ارزش های درونی بدون اینکه ما با آنها پیمان یا میثاق ببندیم صرفا یک سری اندیشه هستند که نمی توانند به عمل در بیایند و از طریق تعهد، میثاق و پیمانی که ما با این اندیشه های پاک می بندیم آنها را به عمل در می آوریم. این میثاق یعنی چه؟

یعنی بپذیریم که در عمل خودمان را راستای ارزش ها قرار دهیم و مدافع آنها شویم مثلا فرض کنیم که ما می خواهیم از ارزش صداقت استفاده کنیم تا بتوانیم از آن شرایط ناگوار که مدام در آن دروغ گفته می شود و فریب کاری اتفاق می افتد بیرون بیاییم. زمانی که ما با صداقت، میثاق و پیمان داشته باشیم می پذیریم که بهای اجرایی کردن صداقت را در شرایط مختلف حتی در زمانی که ما به یک منافعی دست پیدا نکنیم یا از یک منافعی محروم شویم بپردازیم.

خاصیت میثاق بستن، پایداری است.

اما این گام سوم در اصل بیشترین نتیجه اش آن پیمان یا میثاق نیست بلکه بیشترین نتیجه آن این است که ما با ترس ها و منفعت طلبی هایی که در شرایط ناگوار داریم روبه رو می شویم.

تعهد به ارزش ها

تعهد به ارزش ها

در واقع ما برای پیمان بستن باید با آن ترس ها و آن منفعت طلبی ها رو در رو شویم و بعد از آنها عبور کنیم اگر نه نمی توانیم پیمان داشته باشیم، زمانی که از پیمان صحبت می کنیم در واقع فرد در مقابل روند عملیاتی کردن پایبندی به ارزش ها قرار می گیرد و اینجاست که آن ترس ها و آن منفعت طلبی ها ما را در شرایط ناگوار کشیده بودند به ظهور می رسند، به شکل مقاومت های خود آگاهانه یا ناخودآگاهانه مثلا یکی از این مقاومت های ناخودآگاهانه می تواند این باشد که ما از رفتن به پیش مشاور خودداری می کنیم و احتمالاً ترس داریم در درون خودمان روبه رو شویم چون پیش فرض ذهنی ما این است که مشاور یا روانشناس می تواند چیزهایی را در ما بفهمد و به ما نشان دهد که برای ما خوشایند نباشد.

میثاق بستن یک رویداد لحظه ای نیست بلکه یک کار تدریجی است که ما در طی آن از مقاومت هایمان عبور می کنیم.

با ترس هایمان روبه رو می شویم، با آن الگوهای عادتی که مانع از اجرایی شدن ارزش ها در زندگی ما می شوند روبه رو می شویم و آن وقت تازه می فهمیم که چه قدر ارزش ها را در سطح اندیشه و تفکر نگه داشتیم بدون آنکه اجراییشان کنیم؛ اندیشه ی غیر اجرایی به چه درد ما می خورد؟ اما در عوض اندشه هایی را داریم اجرایی می کنیم که پایه ی اصلی آن یک نگرش غیر حقیقی از خود ما هستند، به عنوان یک انسان شایسته، به عنوان یک انسان ارزشمند، به عنوان یک انسان قابل. زمانی که شما کسی را ارزشمند ندانید نمی توانید زندگی اش را بهبود دهید، نمی توانید آن را از درد و رنج بیاورید بیرون؛ این مرحله ی تعهد و پیمان یک مرحله ی بینابینی است کم کم داریم می رویم که از سطح اندیشه به سطح عمل برسیم.

تعهد به ارزش ها

تعهد به ارزش ها

در گام پیمان بستن ما علاوه بر اینکه باید با ترس و منفعت طلبی هایمان روبه رو شویم باید ابزارهای انضباط و اراده بندی را هم به کار بگیریم.

اراده را در کنار انضباط درونی قرار می دهیم تا بتوانیم به یک تعادلی برسیم؛ تعادل از این جهت اهمیت دارد که ارزش هایی که ما با آنها پیمان می بندیم در اصل موضوعاتی هستند که ما را به تعادل برسانند، به تعادل با خودمان، با خویشتن حقیقی خود، به تعادل با طبیعت، تعادل با کائنات، تعادل با باورهایمان و به تعادل با خداوند.

بدون این تعادل اقتدار ممکن نمی شود و ما برای بهبودی شدیداً به اقتدار نیاز داریم به همین دلیل بود که گفتیم ابتدا اندیشه ی خودمان را پرورش دهیم اگر ما با اندیشه ی پرورش نیافته بخواهیم بهبود پیدا کنیم مثل یک آدم ضعیف حرکت می کنیم، قدرتمند نخواهیم بود، مستقر نخواهیم بود و به راحتی ممکن است به همان آسیب یا آسیب مشابه با آن برگردیم، زمانی که ما از نظر فکر و اندیشه در جایی مستقر نباشیم به محض اینکه دچار تنش می شویم یا اینکه یک نیروی محرک بر هم زننده ی تعادل به ما وارد می شود هدایت می شویم به داخل عادت های سابقمان.

یک نکته ی مهم این است که در مراحلی که ما داریم اندیشه ی خودمان را پرورش می دهیم نگاهمان را به خودمان تصحیح می کنیم.

تعهد به ارزش ها

تعهد به ارزش ها

داشتن الگوهای سالم بسیار می تواند کمک کننده باشد، الگوی ما می تواند فردی باشد که ما احساس شباهت و سنخیت با آن می کنیم و مسیری که ما می خواهیم برویم را آن قبلا رفته و به نتیجه رسیده است، این به معنی مقایسه ی ما با الگو نیست بلکه به معنی آشنا شدن با مدل هایی است که او برای حرکتش انتخاب کرده است و ممکن است ما بتوانیم آن مدل ها را برای خودمان به قالب خودمان را در بیاوریم و پایمان را چای محکمی بگذرایم.

در گفتار بعدی در مورد گام های بهبودی از آسیب عاطفی و آغاز مجدد بیشتر سخن خواهیم گفت.

تعهد به ارزش ها

تعهد به ارزش ها

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.