اطلاعاتی درباره ی افسردگی و درمان آن

بیماری افسردگی

بیماری افسردگی

بیماری افسردگی به حالتی گفته مي باشد که انسان به طور دراز مدت احساس سختی و ناراحتی مي کند، پريشان حال و مضطرب مي باشد و زندگی کسالت آور و دلتنگ کننده احساس مي شود.

بیماری افسردگی یکی از مهم ترین ناتوانی در انسان می باشد، نه تنها خود بیمار بلکه اطرافیانش هخم از بیماری او رنج می برند.

وقتی که انسان دچار بیماری افسردگی شده باشد در رابطه با هيچ چيزی ابداً قادر به احساس خشنودی، رغبت و لذّت نمي باشد. برای انسان افسرده شروع کردن انجام کارها بسيار سخت و مشکل بوده و خيلی زود خسته مي شود. گرفتن تصميم ها غالباً مشکل مي باشند، همانطور تمرکز مثلاً بر روی امر تحصيل کردن يا خواندن.

شخص مبتلاء به افسردگی غالباً دچار مشکلات مربوط به خوابيدن ميباشد.

بيدار شدن سحرگاهی برای او چيزی معمولی است. گاه گاهی برای شخص مبتلاء به افسردگی مشگل خواب رفتن وجود دارد يا اينکه خواب او ميتواند سطحی بوده و حالت خواب و بيداری داشته باشد. از طرف ديگر در گاهی از اوقات خوابيدن بيش از حدّ هم ميتواند به افسردگی مربوط بوده باشد. نداشتن اشتها به غذا و کم شدن وزن غالباً مربوط به افسردگی ميباشند، گاهی از اوقات انسان مبتلاء به افسردگی ميتواند حريصانه و بيش از اندازه نيز غذا بخورد.

بیماری افسردگی

بیماری افسردگی

انسان مبتلاء به افسردگی غالباً حالت بر انگيختگی و تهييج شدگی داشته و ممکن است که برای او بودن در جمع ديگران و مصاحبت با آنها مشکل بوده باشد. همچنين متّهم کردن خود و آنهم بيش از اندازه چيزهائی عادّی هستند. افکار در رابطه با مرگ و فکر خودُکشی مواردی عادی درشخص مبتلاء به افسردگی ميباشند. همچنين ناراحتی های گوناگون جسمی از قبيل سردرد، دردهای عضلانی، درد شکم و دردهای کمر مواردی عادّی ميباشند و برای آنها هيچ دليل و علّتی پيدا نميشود.

سبب و باعث افسردگی چيست؟

 غالباً از وضعيّتی شروع ميشود که در آن تغييرات بسيار بزرگی در زندگی انسان اتفاق می افتد. مقدّمه ممکن ومحتملِ حالتِ پيش از افسردگی مربوط به وضعيّتی ميشود که شخص ناگزير ميگردد که از افرادی مهمّ يا از مسائلی مهمّ و مربوط به زندگی خودش از قبيل محل کار و کاشانه صرف نظر کند. در بعضی از اوقات افسردگی از وضعيتی آغاز ميشود که در آن بايد از عهده انجام مسائل و موضوعات مبارزه طلب جديد و بزرگ بر آمد و احساس ميشود که چاره ها و کارداني ها تکافو نمي کنند. از اين گونه مسائلی که دعوت به مبارزه ميکنند ميتوانند بعنوان مثال نقل مکان به جائی تازه، سازگاری و وفق يابی به فرهنگ جديد يا يادگيری زبان جديد بوده باشند.

بیماری افسردگی

بیماری افسردگی

بعضی از انسانها آسان تر از ديگران دچار این بیماری  ميشوند.

اين موضوع ميتواند بعنوان مثال ناشی از عوامل ارثی يا خصوصيات مربوط به طبيعت انسانی بوده باشد. اين نيز موضوعی شناخته شده ميباشد که همچنين ايجاد شدن تغييراتی در فعاليت های مغز با افسردگی مرتبط هستند و اين تغييرات عموماً بازگشت پذير بوده و بعد از رفع افسردگی به حالت نرمال بر ميگردند.

افسردگی چگونه درمان کرده ميشود؟

ايجاد آرامش کرده و از برای بهبودی به خودش فرصت بدهد. در حالت ابتلاء به افسردگی چه بسا حلّ و فصل مشکلات بزرگ سخت مي باشد و بهتر مي باشد که در خيلی از اوقات و در حدّ امکان حلّ کردن آنها را به زمانی ديرتر منتقل کرد. برای بهبودی يافتن از افسردگی نياز به زمان وجود دارد، افسردگی عموماً چندين هفته و در مواردی ماه ها نيز طول ميکشد.

در مذاکرات و صحبت هائی که با شخص معالج و درمان کننده به عمل می آيد کوشش ميشود که وضعيت موجود روشن گشته و آرامش پيدا کند. صحبت درباره مشکلات و ناراحتی ها در موارد بسياری سبک کننده و آرام بخش ميباشد هر چند که برای آن مشکلات و ناراحتي ها بطور فوری راه حلّی نيز پيدا نشود. ديرتر و بعد از آرام و راحت شدن وضعيت غالباً ممکن مي باشد که بطور دقيق تر در باره عوامل ايجاد کننده استرس مربوط به وضعيت زندگی و از دست رفته ها گفتگو کرده و در باره شيوه های نجات يابی و بديل های راه حلّ آنها، فکر نمود.

به کمک گفتگوها اغلب ممکن ميباشد که همچنين ديدگاه های جديدی نسبت به مشکلات زندگی، شيوه های رفتاری و نحوه تفکّر و رابطه های انسانی خود پيدا بکند. هدف و مفصود مورد نظر اين ميباشد که شخص نيروها و شايستگي های خود را باز يابد.

بیماری افسردگی

بیماری افسردگی

مداوا با دارو به بهبودی و شفا يافتن غالبا سرعت مي بخشد.

داروهای مورد استفاده در درمان افسردگی بدون ضرر مي باشند و باعث ايجاد اعتياد و عادت نميشوند. تأثير داروی مورد استفاده از برای درمان بر روی حالت روحی و ذهنی و علائم و عوارض ناراحتی، عموماً و تازه بعد از سپری شدن ٢ الی ۴ هفته از زمان شروع درمان ظاهر مي گردد. مفيد و سودمند ميباشد که به دارو درمانی بعد از بهبودی و شفا يافتن نيز ادامه داده شود زيرا که بعد از تمام کردن مصرف داروها عوارض و نشانه های ناراحتی به آسانی و از نو بازگشت مي کنند.

درمان با دارو عموماً ۶ ماه تا ١ سال طول ميکشد و در طیّ اين مدت داروها بايد بطور روزانه و بصورت منظّم مورد استفاده قرار گيرد.

درباره خاتمه دادن به درمان بهتر ميباشد که با پزشک معالج مشورت و مذاکره بشود. در ابتدای درمان با دارو عوارض جانبی ميتواند ايجاد بشوند. احساس دل بهم خوردگی، سردرد، افزايش عرق کردن ها، دردهای ناحيه شکم و خستگی از عوارض جانبی عادی و معمولی ميباشند. عموماً عوارض جانبی بصورت خفيف ميباشند و در عرض چند روزی که بدن به داروها عادت کند از بين رفته و رفع ميشوند. گاهی دارو از روی ناگزيری عوض کرده ميشود، يعنی اگر عوارض جانبی بيش از حدّ ناراحت کننده ميباشند يا اينکه دارو به اندازه کافی مؤثّر و کمک کننده نميباشد.

همچنين سودمند ميباشد که در مورد عوارض جانبی محتمل با پزشک معالج گفتگو و مذاکره نمود. علاوه بر داروهای افسردگی در بعضی از اوقات ميتوان به داروهای ديگری نياز پيدا کرد که اين داروها مشکل خواب را راحتتر کرده يا پريشانحالی و اضطرابات را کمتر ميکنند. اگر خواهان اطلاعات بيشتری در باره افسردگی يا درمان آن هستيد ، سودمند ميباشيد که آنها را از پرستار يا پزشک خودتان ُپرسان کنيد.

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.