بیماری اختلال پرخوری

اختلالات خوردن

اختلالات خوردن

اختلالات خوردن يكي از اختلالات شايع رواني/ روان تني به شمار مي روند كه باعث ايجاد مشكلات فراوان در سلامت جسمي و عملكرد رواني و كيفيت زندگي مي شوند.

اختلالات خوردن اختلالی است که فرد نمی تواند کنترل کند که چه مقدار و یا چه چیزی را می خورد. این افراد ممکن است در مورد رفتار خود احساس خجالت داشته باشد

با وجود اين كه اختلال پرخوري شايعترين اختلال خوردن به شمار ميرود، همچنان مورد بررسي زيادي قرار نگرفته است. در مقاله حاضر پس از مروري بر تعريف، طبقه بندي، اپيدميولوژي و پاتوفيزيولوژي انواع اختلالات خوردن، به بررسي بيشتراختلال پرخوري پرداخته شده است.

انواع اختلالات خوردن

در حال حاضر پركاربردترين تعريف براي اختلالات خوردن توسط انجمن روانپزشكي آمريكا در ويرايش چهارم راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني ارايه شده است. بر اين اساس اختلالات خوردن در سه دسته كلي بي اشتهايي عصبي، پراشتهايي عصبي اختلال خوردن تصریح نشده طبقه بندي مي شوند.

اختلالات خوردن

اختلالات خوردن

بي اشتهايي عصبي

 مشخصه هاي اصلي بي اشتهايي عصبي عبارت از كاهش وزن يا عدم وزن گيري طي يك مرحله رشدي كه منجر به وزني گردد كه كمتر از ۸۵ درصد وزن مناسب براي قد و سن باشد، ترس شديد از افزايش وزن، تصوير ذهني مختل از بدن و حداقل سه دوره متوالي بدون عادت ماهيانه (آمنوره) مي باشند.

اگر چه در حال حاضر وجود آمنوره براي تشخيص اين اختلال ضروري است، اهميت اين نشانه چندان واضح نيست از اين رو كار گروه اختلالات خوردن در تدوين ويرايش پنجم راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM-V)پيشنهاد داده است تا اين نشانه براي تشخيص بي اشتهايي عصبي حذف شود بي اشتهايي عصبي، خود به دو زيرگروه محدود كننده و پرخوري/ پاكسازي تقسيم ميشود. در زيرگروه محدود كننده، بيماران به طور منظم از يك رژيم غذايي كم كالري پيروي مي كنند، ولي بيماراني كه در زيرگروه دوم قرار ميگيرند، به طور منظم دورههاي پرخوري با رفتارهاي جبراني يا بدون آن را تجربه مي كنند.

 

پراشتهايي عصبي

مشخصه اصلي پراشتهايي عصبي، پرخوري و پاكسازي پس از آن است. پرخوري عبارت از خوردن حجم زياد و غير طبيعي غذا طي يك بازه زماني مشخص، همراه با احساس عدم كنترل بر غذا خوردن در آن مقطع زماني مي باشد. در اين اختلال، رفتارهاي جبراني پس از پرخوري رخ ميدهد كه ممكن است شامل استفراغ، استفاده از مسهل، مدر، تنقيه يا ساير داروها، روزهداري و يا ورزش شديد باشد. بيماران مبتلا به پراشتهايي عصبي، اغلب در فواصل نامنظم غذا ميخورند و زمانهاي طولاني روزهداري سبب ايجاد احساس وسوسه شديد به غذا و به تبع آن دورههاي پرخوري و پاكسازي ميشود.

اختلالات خوردن

اختلالات خوردن

بيماران مبتلا به پراشتهايي عصبي ممكن است مانند افراد مبتلا به بي اشتهايي عصبي، دچار تصوير ذهني مختل از بدنشان و ترس زياد نسبت به افزايش وزن باشند. در حال حاضر اگر در بيمار، پرخوري و رفتارهاي جبراني متعاقب آن در زمينه كاهش وزن و آمنوره رخ دهد، تشخيص پزشك بي اشتهايي عصبي خواهد بود. بايد بر اين نكته تأكيد نمود كه وزن اغلب بيماران مبتلا به پراشتهايي عصبي در محدوده طبيعي قرار دارد

اختلال خوردن تصريح نشده

اختلال خوردن تصريح نشده، تشخيصي با طيف گسترده است و شامل بيماراني مي شود كه علايم مشابه با بي اشتهايي يا پراشتهايي عصبي دارند، ولي همه شاخص هاي تشخيصي اين دو اختلال را ندارند علاوه بر اين، اختلال خوردن تصريح نشده، طيفي از رفتارهاي غير طبيعي مرتبط با خوردن مانند اختلال پرخوري و ترياد ورزشكار زن را در بر می گیرد.

بيماران مبتلا به اختلال پرخوري، به طور مفرط غذا ميخورند، ولي رفتارهاي جبراني اشاره شده در مورد پراشتهايي عصبي را ندارند. ترياد ورزشكار زن، سندرمي است كه در ورزشكاران زن ديده شده است و از سه حالت مرتبط با هم شامل دريافت انرژي پايين (با يا بدون اختلال در غذا خوردن) اختلال قاعدگي و كاهش تراكم معدني استخوان تشكيل ميشود.

كاهش انرژي دريافتي ممكن است ناشي از مسايل مرتبط با تصوير ذهني از بدن، تمايل به بهبود عملكرد ورزشي و يا عدم اطلاع از نيازهاي واقعي متابوليك بدن در ارتباط با نوع فعاليت ورزشي در اين افراد باشد. مصرف بيشتر انرژي در مقايسه با ميزان كالري دريافتي، سبب مهار محور هيپوتالاموس، هيپوفيز، تخمدان و در نتيجه كاهش توليد استروژن و از دست رفتن توده استخواني ميشود.

اختلالات خوردن

اختلالات خوردن

اختلال پرخوري

مطابق تعاريف ارايه شده در DSM-IV ،اختلال پرخوري در طبقه سوم اختلالات خوردن يعني “اختلال خوردن تصريح نشده” قرار ميگيرد. چنان چه اشاره شد، اختلال خوردن تصريح نشده شايعترين دسته از اختلالات خوردن را تشكيل ميدهد و اين مسأله كه DSM-IV اغلب بيماران را در دستهاي قرار ميدهد كه تعريف مشخصي براي آن ارايه نشده، يكي از نقاط ضعف DSM-IV به شمار مي آيد.

تعريف پرخوري عبارت است از:

 الف) خوردن حجمي از غذا در فواصل زماني ناپيوسته (براي مثال هر دو ساعت) كه به وضوح بيشتر از حجمي است كه اغلب افراد در همان مقطع زماني و در شرايط مشابه ميخورند،

ب) احساس عدم كنترل بر غذا خوردن در همان مقطع زماني (براي مثال فرد احساس ميكند نميتواند دست از غذا خوردن بكشد يا اين كه نميتواند خودش را كنترل كند كه چه غذايي يا چه مقداري بخورد).

تعريف اختلال پرخوري عبارت از دورههاي مكرر پرخوري (به طور متوسط يك بار در هفته در سه ماه گذشته) بدون استفاده منظم از رفتارهاي جبراني نامتناسب كنترل وزن است. شايان ذكر است كه در تشخيص اختلال پرخوري، علاوه بر احساس درماندگي در مقابل پرخوري، وجود حداقل سه مورد از اين موارد لازم است:

 ۱ ) غذا خوردن با سرعتي بسيار بيشتر نسبت به حالت عادي خوردن،

 ۲ )غذا خوردن تا زمان احساس سيري آزار دهنده،

 ۳ )خوردن مقادير زيادي از مواد غذايي در زمان احساس عدم گرسنگي از لحاظ جسمي،

۴ ) به تنهايي غذا خوردن به دليل احساس خجالت نسبت به ميزان زياد غذايي كه فرد ميخورد،

 احساس تنفر نسبت به خود، افسردگي يا احساس گناه شديد پس از پرخوري.

اين اختلال به طور عمده نوجوانان و زنان جوان را مبتلا ميكند.

اختلالات خوردن

اختلالات خوردن

درمان اختلال پرخوري

برای درمان مبتلایان به اختلالات خوردن رویکردهای متنوعی ممکن است بکار گرفته شود. استفاده از روان درمانگری برای سازش فرد مبتلا با عوامل هیجانی و زیربنایی لازم است. درمانگری رفتاری – شناختی برای تغییر افکار و رفتارهای نابهنجار می تواند سودمند باشد. درمانگری گروهی نیز غالبا توصیه شده است زیرا افراد می توانند از طریق تجربه های مناسب خود به یکدیگر کمک کنند. و سرانجام درمانگری خانواده، به ویژه اگر فرد در خانواده زندگی می کند و نوجوان است، بسیار مهم و سودمند خواهد بود.

پیشگیری

 هیچ یافته تحقیقی نشان نداده است که بعضی از صفات در افرادی که دچار بی اشتهائی یا پراشتهائی روانی می شوند عوامل مخاطره انگیزه واقعی بوده و باید زودهنگام درمان شوند. مثلا عزت نفس پایین، نارضایتی بدنی ممکن است دلیلی برای رژیم های سخت غذائی به حساب آیند، اما نمی توانند دليل قاطع و محکمی برای ظهور این اختلالات تلقی شوند.

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.