واکنش سوگ و مراقبت کردن از فرد سوگوار

سوگواری

سوگواری

سوگواری به حالت های ذهنی و عاطفی گفته می شود، هر زمان که فردی دچار از دست دادن می شود این حالت را تجربه می کند و برای همراهی و همدلی با فردی که دچار این سوگواری شده نیازمند تجربه یا کمک گرفتن از یک فرد آگاه یا مشاور می باشد.

سوگواری واکنش احساسی است که خانم الیزابت کوبلر راس آن را به ۵ مرحله ی انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش تقسیم کرده است.

من دکتر بیژن نوذری هستم مشاور شما در وب سایت yaresevom.com

موضوع گفتار ما سوگواری است.

سوگواری به مجموعه ی حالت های احساسی و ذهنی گفته می شود که ما در نتیجه ی فقدان تجربه می کنیم، ممکن است موضوع این فقدان از دست دادن یک عزیز، از دست دادن شغل، از دست دادن توان باروری مثلا در خانم هایی یائسه می شوند، از دست دادن سلامتی، از دست دادن موقعیت کاری مثلا در افرادی که بازنشسته می شوند، مهاجرت یکی از عزیزان و هر چیز دیگری باشد که برای ما مهم است. بنابراین زمان های زیادی برای ما پیش می آید که ما سوگواری را تجربه می کنیم.

سوگواری

سوگواری

مطالعات زیادی به آسیب زا بودن سوگواری های ناتمام اشاره دارند، یعنی افرادی که نمی توانند سوگواریشان را به خوبی به پایان برسانند و مراحل آن را تا آخر طی کنند و به مرحله ی آخر برسند ممکن است به احتمال زیادی دچار آسیب های روانی یا روان تنی شوند.

اینجاست که خود از دست دادن عامل بیماری زا محسوب نمی شود بلکه این ناتوانی ما در گذراندن واکنش سوگواری و کنار آمدن با از دست دادن است که بیماری زا به حساب می آید.

بزرگترین نظریه پردازی که سال های خیلی زیاد از عمرش را صرف کار پژوهشی و عملی بر روی سوگواری کرده است خانم الیزابت کوبلر راس است، ایشان در سال ۲۰۰۴ از دنیا رفتن کتاب ها و مقالات زیادی در مورد مردن و کار با بیمار نزدیک به مرگ و همچنین سوگواری دارند. به نظر ایشان مرگ مرحله ی دیگر از رشد انسان است.

خانم الیزابت کوبلر راس فرآیند سوگواری را به ۵ مرحله تقسیم می کند:

سوگواری

سوگواری

مرحله ی اول انکار، مرحله ی دوم خشم، مرحله ی سوم چانه زنی، مرحله ی چهارم افسردگی، و مرحله ی پنجم پذیرش.

خصوصا در زمانی که ما به مراقبت از فرد سوگوار می پردازیم یا می خواهیم اساساً به او کمک کنیم باید حتما مرحله ای را که فرد در آن به سر می برد تعیین کنیم و بتوانیم در هر مرحله چگونه با او تعامل کنیم.

نداستن این مراحل ممکن است که باعث فشار آوردن بیش از اندازه و بیهوده به خودمان و فردی شود که دچار سوگواری است، مثلا زمانی که هنوز فرد سوگوار در حالت انکار به سر می برد ما ممکن است مدام به او فشار بیاوریم که گریه کن، تو اصلا چرا غمگین نیستی، چرا متوجه اتفاقی که افتاده نیستی، در حالی که واکنش انکار در فرد سوگوار یک واکنش طبیعی است تا او خودش را از آن مصیبت به طور موقت دور نگه دارد و خودش را جمع و جور کند برای روبه رو شدن با شرایط جدیدی که پیش آمده است.

فقدان و از دست دادن یک شرایط متفاوت را در زندگی فرد ایجاد می کند که آن باید خودش را با این شرایط جدید سازگار کند.

در انتهای این مراحل ما انتظار داریم که فرد به زندگی جدیدش بپردازد و شروع کند تعاملات خودش را، سلامتی خودش را، احساس های درونی خوب خودش را در شرایط زندگی کند.

سوگواری

سوگواری

البته وقتی ما راجب این مراحل صحبت میکنیم باید متوجه باشیم که خیلی از اوقات این مراحل به صورت پشت سر هم اتفاق نمی افتند که ما بعد از خشم وارد انکار نشویم یا در زمان چانه زنی دیگر ما دوباره وارد مرحله ی خشم نشویم چرا ممکن است که هر لحظه برگشت هایی را داشته باشیم و ما هر زمان با فرد سوگوار روبه رو می شویم و می خواهیم از او از طی کردن فرآیند سوگواری مراقبت کنیم باید این سنجش را داشته باشیم که آن مرحله چیست و آن فرد در کجا قرار گرفته است و مهم این است که ما همیشه همدلی خودمان را حفظ کنیم و این همدلی جهت دار باشد یعنی همدلی همراه با داشتن این نقطه نظر که عبور از مراحل سوگواری و رسیدن به پذیرش یک ضرورت مهم برای سلامتی است.

سوگواری

سوگواری

یک نکته ی مهم این است که باید به خوبی شنونده باشیم.

خیلی از اوقات ما با شتاب زدگی با فرد سوگوار برخورد می کنیم شاید یکی از دلایل اینکه مشاورین سوگ بهتر است خیلی با آن فرد فامیل نباشن و از بستگانش نباشند همین است وقتی که شما نسبت به یک فردی با نسبت فامیلی برخورد می کنید در اصل ممکن است که مدام سعی کنید نقطه نظرهای او را به یک صورتی با فشار تغییر بدهیم یا شنونده نباشیم، وسط حرف های او بپریم، وسط اشک های او خودتان را ظاهر کنید، آن احساسش را حتی به این دلیل که خود شما نمی توانید غم و ناراحتی اش را ببینید سرکوب کنید و پس بزنید.

در مرحله ی انکار به خوبی مشاهده کنید و بشنوید و با فرد همراهی کنید بدون آنکه آن را هول بدهید به سمت مراحل بعدی.

اجازه بدهید که انکار باعث شود که او خودش را جم و جور کند اما نظارت کنید روی فرد. اگر علائم یا نشانه هایی از مشکلات پیش آمد مثلا عادت هایی مثل بهت زدگی، اختلال خواب یا حتی حملات عصبی در این زمان ها از یک مشاور که در این حوزه وارد است کمک بگیرید و حتی شاید لازم باشدکه انواعی از دارو درمانی هم انجام شود اما خیلی زود به دارو درمانی عادت نکنید.

من خودم شخضاً با دارو درمانی خیلی زود موافق نیستم برای اینکه در افراد مشاهده کردم که واکنش سوگواری را به نحوی سرکوب می کند و پس می زند و آن فرد احساس می کند که یک اقداماتی را که باید انجام می داد مثل اشک ریختن، مثل احساس عمیق فقدان که باید درک می کرد، حس می کرد و عبور می کرد از او دریغ شده است پس تا یک فردی دچار واکنش های سوگواری می شود و می رود تو فاز انکار و حالت های غم بروز می دهد بلافاصله شما به او دارو ندهید و پیش فرضتان این نباشد که دارو حتما در هر شرایطی کمک می کند حتماً مشورت کنید با یک مشاور آگاه.

از طرف دیگر فکر نکنید که با مشغول کردن فرد به کار مشکلات کمتر خواهند شد.

سوگواری

سوگواری

یک زمان هایی ما از فرد سوگوار می خواهیم که بیاید و یکسری فعالیت هایی را انجام دهد صرفاً به این دلیل که مشغول شود و از نظر ما سوگواری و آن غمش از یادش رود در حالی که این موضوع خیلی باید به دقت روی آن کار شود و اصلا نباید ما به قصد دور کردن بیشتر فرد از سوگواری اش آن را پر از مشغله و مسئولیت کنیم.

این مثل حالت خانمی می شود که پس از بازنشستگی در منزلش بررای اینکه بازنشسته شدنش را فراموش کند به زیاد کردن فعالیت کار خونه اش می پردازد و به نحوی وسواسی شروع می کند به کار منزلش رسیدگی کردن نه به دلیل اینکه منزلش به رسیدگی بیشتری نیاز دارد بلکه به دلیل اینکه با آن کار بیشتر آرام می شود و در بطن این اقدام حرکت به سوی سلامتی نیست.

در مورد جزئیات بیشتر از فرد سوگوار حمایت و هدایت فرد سوگوار به سمت پذیرش و زندگی دوباره در گفتارهای بعدی بیشتر صحبت خواهیم کرد.

واکنش سوگ و مراقبت کردن از فرد سوگوار

واکنش سوگ و مراقبت کردن از فرد سوگوار

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.