آثار تخریبی خودشیفتگی

انسان خودشیفته

انسان خودشیفته

انسان خودشیفته کسی است که بيش از حد تعادل و به شکلی بيمارگونه به خود توجه دارد. این گونه افراد، به شدت دچار اضطراب هستند و بدترین درد برایشان این است که کسی به آنها توجه نکند.

انسان خودشیفته شخصیتی است که فقط صدای خودش را می شنود و افکار خودش را قبول دارد.

بنابراین برای جلب توجه دیگران، دست به هر کاری می زنند. خودشيفتگی هیچ پشتوانه ای ندارد و معمولاً متکی بر توهمات و خيالات فرد است. افراد خود شيفته تصور می کنند بسيار آدم های مهم و بزرگی هستند و جالب اینجاست که می خواهند دیگران را هم وادار کنندکه این تصورات باطل را بپذیرند.

انسان خود شيفته، پيوسته خودش و دیگران را گول می زند و برای بزرگ جلوه دادن خود، دائم دروغ می گوید و امتيازات مالی و معنوی عجيب و غریبی را به خود نسبت می دهد و گاه در این کار به قدری اغراق می کند که خودش هم دروغ هایش را باور می کند.

انسان خودشیفته

انسان خودشیفته

ریاکاری یکی از بزرگ ترین ویژگی های انسان های خود شيفته است.

این افراد به این حقيقت دست نيافته اند که مهر و علاقه و عشق دیگران به انسان، حاصل صداقت و درستکاری است و چون پس از چندی، چهره ی واقعی آنها برای دیگران روشن می شود و دیگران همان توجه و احترام پوشالی اوليه را هم نسبت به آنها نشان نمی دهند، دچار اضطراب، نگرانی و رنج دائم می شوند.

انسان خودشيفته دچار عقده حقارت و خود کم بينی است، لذا سعی می کند با بزرگ جلوه دادن خود، این کمبودها را پنهان یا انکار کند. انسان خود شيفته بشدت از دیدن و پذیرفتن واقعيت ها می گریزد و در دنيایی خيالی که برای خود ساخته و پادشاه آن است، به سر می برد. انسان خود شيفته به هیچ وجه شریک مناسبی برای کار و زندگی نيست و ارتباط با او کمترین اعتبار و ثباتی ندارد.

انسان های خود شیفته به هیچ  وجه نمی توانند انتقاد از خود را بپذیرند و پيوسته از دیگران توقع دارند که از آنها تعریف و تحسين کنند. شور و نشاط زندگی در یک انسان خود شيفته وجود ندارد، زیرا او فقط خودش را می بيند و از دیگرانی که عاجزانه، تحسين و توجه آنها را طلب می کند، غافل است.

انسان خودشیفته

انسان خودشیفته

او پيوسته با این تصور بی پایه دست به گریبان است که همه ی افراد دنيا باید به آرا و نظرات او گردن بنهند و او را قبول داشته باشند و تعصب عجيبی هم درباره عقاید خود دارد و به هیچ وجه زیر بار عقایدی که با او موافق نباشند نمی رود. فرد خودشيفته، بشدت بيمار است، اما اگر کسی جرأت کند و این حرف را به او بزند، بلافاصله به نفهمی متهم می شود.

یک فرد خودشيفته، دیگران را نيز دچار آسيب های روانی جدی می کند.

زندگی با چنين فردی، به خصوص برای کودکان، بسيار دشوار و آسيب رسان است. از آنجا که انسان خودشيفته، معمولا ًنمی پذیرد که بيمار است، باید به اطرافيان او یاد داد که حتی الامکان، خود را از تأثير القائات او دور نگه دارند و قوی باشند. واقعيت این است که انسان تا «مجبور نباشد» با یک فرد خود شيفته زندگی نمی کند و اگر به هر علتی، چنين مشکل آزار دهنده ای برای شما پيش آمده است، سعی کنيد از بحث با او بپرهیزید، زیرا جز خردشدن اعصاب و کلافگی، نتيجه ای نخواهد داشت.

انسان خودشیفته

انسان خودشیفته

با آدم خود شيفته، جز «مدارا» چاره ای ندارید.

مدارا به معنی تحمل اجباری و پذیرفتن ضعف نيست. مدارا حاصل یک روح بلند و شناخت دقيق از طبيعت انسانی است. مدارا، در واقع سازگاری همراه با آگاهی با شرایطی است که گاه بر انسان تحميل می شود. زندگی و کار با انسان های خود شيفته، امری نا ممکن است، مگر این که بيماری خود را بپذیرند و دنبال درمان باشند، اما مشکل کار اینجاست که افراد خودشيفته به قدری توهمات پوچ خود را باور کرده اند که از هيچ پزشکی کمک نمی گيرند.

اگر توان لازم برای کنار آمدن با یک فرد خود شيفته را ندارید، جداً از مشارکت با او، در هر زمينه ای پرهيز کنيد، چون خودتان هم بشدت آسيب خواهيد دید. باید برای انسان خودشيفته دعا کرد که خداوند به او آگاهی و معرفت کافی را بدهد که خود به این عيب بزرگ پی ببرد و دنبال درمان آن باشد.

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.