سوگواری و مراحل دوران آن

مراحل دوران سوگواری

مراحل دوران سوگواری

سوگواری

سوگواری

سوگواری و مراحل دوران سوگ

  مراحل سوگواری عبارتند از:

۱ انکار و دوری گزینی: فرد در ابتدا ممکن است وقوع چنین فاجعه ای را انکار کند.

این مرحله ممکن است بسیار کوتاه یا طولانی باشد.

در این مرحله، فرد اغلب گوشه‌گیر گشته و خود را از روابط اجتماعی کنار می کشد.

(مثلاً وقتی به شخص خبر میرسد که یکی از اعضای فامیل فوت کرده، برایش بسیار مشکل است که این موضوع را باور کند)

۲٫ خشم: در این مرحله فرد مصیبت دیده نسبت به خود، فرد از دست رفته، یا همه‌ی جهان احساس خشم و عصبانیت می کند

(چرا همچو کاری شد؟ چرا من باید عضو خانواده خود را از دست بدهم؟ چرا خدا جگرگوشه ام را از من گرفت؟)

۳٫ چانه‌زنی و میل به دیدار یا جستجوی فرد از دست رفته، از دیدگاه جان بالبی این مرحله با اشتغال ذهنی در باره فرد از دست رفته و جستجو ویادآوری خاطرات وی همراه است.

(اگر پدرم/برادرم/زنم/دوستم زنده بماند، از او بهتر نگهداری میکنم، دوست بهتری میشوم، از او معذرت خواهی میکنم. خدایا یک شانس دیگر برایم بده!)

۴٫ افسردگی: در این مرحله اندوه و مصیبت ممکن است به صورت احساس افسردگی، بی تفاوتی، و بی حسی (کرختی) در فرد ظاهر شود.

(زندگی بی حاصل است. کاش زنده نمی‌بودم و این روز را نمی‌دیدم!)

۵٫ پذیرش/قبول: زمانی است که از ماتم، خشم، و اندوه فرد به تدریج کاسته می شود و او شروع به پذیرش واقعیت موجود می کند.

(همه‌ی ما می‌میریم. مرگ جزیی از زندگی ماست. عزیز ما از دست رفت، ولی امیدوارم در دنیای دیگر آرام باشد)

 سوگ و استرس

تجربه احساسات پیچیده نظیر خشم، غم، تنهایی، رنج، شرم، اضطراب، و گناه نزد افراد سوگوار امری شایع است،

که می تواند فشار روانی فراوانی را موجب شود.

نکته اینجاست که انکار این احساسات و اجتناب از دیدن آنها به مراتب استرس بیشتری را نسبت به رویارویی با آنها به جسم و ذهن تحمیل می کند.

توصیه مثبت اندیشی و فراموش کردن یا نادیده گرفتن احساسات منفی به فرد مصیبت دیده ممکن است به تلاش وی برای پنهان کردن یا انکار این

عواطف منجر شود و فرایند طبیعی التیام را به تعویق بیاندازد.

(به عبارت دیگر، نیازی نیست که برای فرد سوگوار بسیار تاکید کنیم که مثبت بیاندیشد و غم و ناراحتی خود را پنهان کند، چون این خود می تواند دوران سوگواری را طولانی تر کند)

تفاوت سوگ و افسردگی

 

 سوگ پاسخ طبیعی و سالم به یک مصیبت است و نه یک مریضی.

سوگ گرچه دردناک است ولی هدف تطابقی دارد.

انجمن روانپزشکان امریکا به عنوان یک قاعده کلی اظهار می کند که فرد سوگوار در

حالت عادی نیازی به مصرف داروهای ضد افسردگی ندارد.

گرچه دوا ممکن است برخی علایم سوگ را موقتاً تخفیف دهد

ولی از آنجا که فرد را در مقابل درد کرخت (بی‌حس) می کند مانع از آن می‌شود

که او با احساسات و افکار خود رو به رو شود و فرایند درمان را به تاخیر می اندازد.

وقتی سوگ برای مدتی طولانی به صورت مخرب و ناتوان کننده ادامه یابد

(به خصوص در افرادی که سابقه افسردگی داشته و فاقد حمایت های اجتماعی مطلوب باشند)

ممکن است خطر بیماری افسردگی را تشدید کند که در این صورت دریافت کمک های تخصصی ضروری است.

 علایم هشدار دهنده افسردگی در شخص سوگوار

–        افکار خودکشی

–        احساس عمیق گناه یا بی ارزش بودن

–        کندی کلام و حرکات جسمی

–        اختلال در عملکرد فرد در خانه، مکتب، یا محل کار و بی توجهی به نظافت شخصی

–        بی علاقگی نسبت به فعالیت های که قبلا برای فرد لذتبخش بودند

–        کاهش یا افزایش وزن به طور چشمگیر و به هم ریختن الگوی خواب

–        روی آوردن به مواد مخدر و الکول

–        درد یا احساس گرفتگی (ضیقی) در سینه

–        توهم در خصوص متوفا (مثلاً متوفی را در بیداری می‌بیند، یا صدایش را می‌شنود)

 چگونه میتوان به درمان سوگواری خود کمک کرد

–        احساسات و عواطف خود را به هر طریقی که می توانید ابراز کنید.

و در باره فرد از دست رفته با دیگران صحبت کنید و غم سنگین خود را بیرون ریزید.

اگر دوست دارید می توانید  احساسات خود را بنویسید و مطالبی که می خواستید به فرد از دست رفته بگویید و هیچ گاه فرصت آن را نیافتید به روی

کاغذ بیاورید.

–        چیزی به یاد او درست کنید و اگر با او علایق مشترکی داشتید آن کارها را پی بگیرید.

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.