آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری ممکن است به دلیل ضعف های درونی خود مراقب باشد که این ضعف ها در هنگام مراقبت از بیمار بیشتر آشکار می شود.

آسیب های ناشی از یاری گری ممکن است نتایج فاجعه باری را به همراه داشته باشد.

من دکتر بیژن نوذری هستم مشاور شما در وب سایت yaresevom.com

امروز می خواهم با شما آسیب های ناشی از یاری گری صحبت کنم.

در گفتارهای پیشین ما در مورد مبحث فرسودگی از مراقبت و یاری گری صحبت کردیم. امروز می خواهیم از آسیب هایی صحبت کنیم که الزاماً به موضوع فرسودگی مربوط نمی شوند.

آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری

برخی از این آسیب ها به مشکلات و موضوعات درونی خود مراقب و خود یاری گر بر می گردنند.

ما درمانگران اغلب با مباحث انتقال، انتقال مقابل و همچنین با مبحث فرافکنی روبه رو هستیم هر یک اینها می تواند به نحوی آسیب زا باشد از سوی دیگر یک یاری گر یا یک درمانگر هم خودش یک انسان است و ممکن است دارای ضعف های درونی باشد برخی از این ضعف ها هستند که در زمانی که ما به کمک و یاری گری به دیگران می پردازیم آسیب زا بودن خودشان را آشکار می کنند.

حتی این آسیب زایی ممکن است فاجعه آمیز باشد به یاد می آورم یک خانم پرستار بخش روانی را که با یکی از بیماران بستری در آن بخش بعد از بهبودی ایشان و مرخص شدن از بیمارستان ازدواج کرد و به محض اینکه این زن و شوهر به چالش و مشکل برخوردند که ممکن است در هر رابطه ای مشاهده شود آن آقا دوباره برگشت به وضعیت بیماری اش در واقع ناخودآگاهانه این خانم خودش شده بود بخشی از سیستم بیماری آن آقا و گویی به خاطر بیمار بودنش به آن پاداش داده بود و به خاطر بیمار بونش به او محبت می کرد.

البته همیشه الزاماً این چنین پیش نمی آید اما در بسیاری از موارد چنین فضایی برای ایجاد یک رابطه و آغاز یک رابطه چندان مناسب نیست برای گرفتن تصمیمات جدی و آغاز به یک رابطه و ایجاد یک خانواده ی با ثبات ما نیاز داریم که خودمان به درجاتی از ثبات رسیده باشیم.

آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری

گاهی اوقات افرادی را مثل این خانم پرستار می بینیم که خودشان را وقف یک بیمار می کنند.

 علاقه مند هستند به این که با یک فردی که نیازمند به مراقبت است در یک رابطه ی عاطفی وارد شوند و حتی ازدواج کنند. این ورود به عاطفه در نقش نجات دهنده خودش از ابتدا آسیب زا است به دلیل اینکه مبنای ایجاد رابطه نیاز است، نیاز به نجات و شما تا چه زمانی آن رابطه را خواهید داشت تا زمانی که آن رابطه را دارید پس انگیزه دارید خوتان را نجات ندهید چون اگر خودتان را نجات دهید دیگر ناخود آگاهتان به شما می گوید که رابطه ای در کار نخواهد بود پس به صورتی ناخودآگاهانه البته شما تمایل خواهید داشت که همیشه نیازمند نجات باقی بمانید تا آن رابطه حفظ شود و هر زمان احساس کنید که رابطه دارد تضعیف می شود دوباره نیازمند نجات خواهید شد چون می خواهید کسی را که انگیزه ی ارتباطش با شما نجات دادنتان بوده حفظ کنید.

از سوی دیگر رابطه ی بین یک نجات دهنده و نجات یابنده هرگز نمی تواند یک رابطه ی متقابل پایاپای برابر باشد.

مگر اینکه پس از ایجاد رابطه با هر انگیزه ای ما این انگیزه ها را تغییر دهیم و تبدیل شان کنیم به انگیزه هایی که یک رابطه ی برابر را ایجاد کنند در غیر این صورت این رابطه هرگز برابر نخواهد بود.

فرد نجات دهنده به آن کسی که می خواهد نجاتش دهد سرویس می دهد و آن کسی که قرار است نجات داده شود در اغلب موارد برای اینکه این سرویس ها قطع نشود در شرایط خودش باقی می ماند چون اگر از آن شرایطش بیرون بیاید دیگر آن سرویس ها و خدمات قطع خواهند شد اینجاست که آدم هایی که از حوزه ی نجات دادن وارد رابطه می شوند تبدیل می شوند در ادامه به افرادی که مدام باید سرویس دهند و به احتمال قوی مورد استفاده قرار بگیرند.

آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری

خاصیت و طبع انسان ها این است که کسی که به ما سرویس می دهد و از ما خدماتی را نمی خواهد کم کم در نظرمان بی ارزش و کم بها می شود.

حتی شاید تا آنجایی که به راحتی از آن عبور کنیم و یک رابطه ی دیگری را بطلبیم، رابطه ای که در آن از ما خدمتی خواسته می شود، رابطه ای که در آن واقعاً از ما توقعی می رود. گاهی اوقات ما محبت بی قید و شرط را با محبت بدون قاعده اشتباه می گیریم. محبت بی قید و شرط به این معنی نیست که ما به دیگران اجازه دهیم از ما استفاده کنند بدون اینکه هیچ حتی قدر دانی از ما داشته باشند، هیچ بازخوردی داشته باشند. ممکن است این روش دیگران را مصرف کننده بار بیاورد اصطلاحاً برخی افراد می گوینند به این رفتار می گویند آدم خراب کردن یعنی آدم ها را تبدیل به مصرف کننده کردن و یک یاری گر و یک مراقب باید متوجه این آسیب شناسی باشد.

من در اینجا از خود گذشتگی را نفی نمی کنم.

از خود گذشتگی خصلت بسیار خوبی است بلکه دارم به این اشاره می کنم که هر چیزی باید به قاعده و به اندازه باشد و بخشی از آن قاعده و اندازه را ظرفیت های فرد مقابل تعیین می کند.

آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری

یک یاری گر، یک مراقب باید به نحوی عمل کند که نه در خودش احساس مقبول بودن و اجهاف پرورش پیدا کند و نه در آن فرد مقابل روحیه ی مصرف کنندگی رشد کند هر دوی اینها رابطه ی یاری گری و مراقبت را آمیخته می کنند به خشم، شاید آمیخته کنند به نوعی خشمی ساکت که به صورت رفتارهای تهاجمی انفعالی یا رفتارهای انفعالی تهاجمی بروز می کند.

تهاجم انفعالی یعنی مثلا به نوعی کنایه زدن، غر زدن، در تنگنا قرار دادن، جو سازی و رفتارهایی از این دست اما انفعال تهاجمی یعنی نادیده گرفتن خشمگینانه، نادیده گرفتن نیازها، نادیده گرفتن حضور، نادیده گرفتن شخصیت و احترام. این ها نشانه های خشم ساکت است که ممکن است که در فرآیند مراقبت در افراد پرورش پیدا کند. مراقبی که احساس کند مورد بهره کشی قرار می گیرد چنین خشمی را ممکن است داشته باشد و آن را به صورت های ساکت و پنهان و همچنین به صورتی ناخودآگاهانه بروز دهد.

در گفتار بعدی به مبحث آسیب های مراقبت ادامه خواهیم داد.

آسیب های ناشی از یاری گری

آسیب های ناشی از یاری گری

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.