معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی شامل بایدها و نبایدهایی می باشند که به حرکت های ما برای رسیدن به اهداف معنا می بخشند.

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی مبحثی است که در این مقاله به آن می پردازیم تا با کمک این معیارها در زندگی خود تغییر ایجاد کنیم و به اهداف مورد نیاز برسیم.

این دومین گفتار در مورد مبحث هدفمندی است.

در گفتار قبل ما در مورد ضرورت هدفمندی صحبت کردیم و این که هدفمندی چه تاثیراتی بر زندگی ما می گذارد و هدفمند نبودن چگونه می تواند مانع از پیشرفت و رشد ما شود.

در این گفتار بیشتر صحبت می کنیم که چگونه ما می توانیم هدفمندی را اجرایی کنیم، چون هدفمندی موضوعی است که زیاد در مورد آن صحبت می شود ولی اکثرا ما در به اجرا گذاشتن آن دچار مشکل می شویم این مشکل از آن جا ناشی می شود که ما برای هدفمند بودن نیازمند داشتن ارزش های مشخص هستیم یعنی واقعا باید بدانیم که چه چیزهایی در زندگی برای ما ارزشمند هستند، در الویت هستند و ما حاضر هستیم برای آن ها بها و هزینه صرف کنیم و در بین این چیزهایی که برای ما ارزشمند هستند باید الویت ها را هم تعیین کنیم یعنی بدانیم که در این نظام ارزشی خود کدام ارزش ها باز در الویت های بالاتری هستند از آن جا می توانیم آن الویت ها را بشناسیم که از خودمان بپرسیم حاضرم از چه چیزی برای چه چیزی صرف نظر کنم.

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

یک بحثی ما در موضوع کیفیت زندگی داریم و سبک زندگی معطوف به کیفیت و آن این است که ارزش های کیفی را نسبت به ارزش های کمی در الویت قرار می دهیم.

مثلا یک ارزش کمی ممکن است مساحت منزلی باشد که ما در آن زندگی می کنیم اما یک ارزش کیفی میزان عشق و محبتی که ما در آن منزل با هم تبادل می کنیم وقتی در مورد سبک زندگی معطوف به کیفیت صحبت می کنیم منظور ما این است که ارزش های کیفی را فراتر از ارزش های کمی قرار دهیم یعنی بیش از آن که افزایش مساحت منزل برایمان مهم باشد که خودش می تواند عاملی برای آسایش ما باشد به افزایش محبت و عشق و جریان عاطفه در منزل خود توجه کنیم آن چیزی که واقعا اعلام می کند که ما چگونه انسانی هستیم ارزش های ما هستند و این نه فقط به وضعیت ذهنی ما و ارزش گذاری ذهنی ما برمی گردد بلکه به تعهد ما نسبت به ارزش هایمان بر می گردد عملا میزان تعهد ما به ارزش هایمان اعلام می کند که ما چگونه آدمی هستیم بدون تعهد ارزش ها فقط موضوعات ذهنی هستند که قابل اجرایی شدن نیستند آیا یک آدمی که ارزش های خودش را نمی شناسد و یا ارزش هایی را برای خودش قائل است اما به آن ها متعهد نیست می تواند انسان هدفمندی باشد؟ طبعا پاسخ این پرسش منفی است پس گام نخست در هدفمندی مشخص کردن ارزش ها، الویت بندی آن ها و سپس تعهد به ارزش ها است.

تعهد یعنی تصمیم برای اجرایی کردن، تعهد یعنی پذیرش هزینه دادن و به یاد داشته باشیم که هیچ خاصی بدون هزینه دادن محقق نمی شود.

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

طبعا شما زمانی که به سوی یک هدفی می روید دارید انتخاب می کنید که برای آن هدف هزینه دهیم و از اهداف دیگر صرف نظر و چشم پوشی می کنیم و این اصل بعدی را در هدفمندی به ما نشان می دهد، تمرکز.

تمرکز بر هدف بسیار مهم است، تمام انرژی های ما را هم سو می کند، ما را از پراکندگی حواس و رفتن به بی راهه ها باز می دارد و تکلیف ما را با چیزهایی که ذهن و انرژی های ما از مسیر رسیدن به هدف دور می کنند مشخص می کند، همه ی افراد موفق دنیا در هر رشته و هر کاری که موفق شدند با تمرکز توانستند به موفقیت برسند اما باید توجه داشت که موضوع تمرکز فقط دیدن یک نقطه ی دور دست نیست موضوع تمرکز حفظ کردن خود در مسیر است.

در واقع هدف یک نقطه ای در دور دست نیست که ما قرار است به او برسیم بلکه هدف مانند یک محور در تمام اعمال ما جریان دارد مثل یک میله ای که ما اینقدر گرد آن می چرخیم و می چرخیم و خودمان را در مدار و در جذب آن نگه می داریم تا کم کم به آن نزدیک شویم تا به آن ملحق شویم.

همه ی ما شاید این را شنیده باشیم که به ما می گویند احساس نکن که هدف یک چیز دور دست است که باید به آن برسیم، احساس کن که در هر لحظه از مسیر در هدف خود هستی و در واقع این ما را به اصل بعدی می رساند، اصل جذب و در جذب بودن.

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

ما علاوه بر اینکه نیاز به تمرکز داریم نیاز داریم که جذب هدف خود باقی بمانیم این کار انرژی های ما را برای رسیدن به هدف افزون می کند و موجب می شود در زمان حال زمانی که هدف ما به تمامی محقق نشده احساس شادی و رضایت مندی داشته باشیم.

 موضوع مهم این است که ما با هدفمند بودنمان خوشحال باشیم اگر برای خودم هدفی گذاشتم که فکر رسیدن به آن در مسیر من را خوشحال نمی کند احتمالا زمانی که به آن می رسم هم به اندازه ی زیادی خوشحال نخواهم بود و شاید حتی احساس کنم که هزینه ی زیادی پرداخت کرده ام تا بتوانم به آن برسم.

در جذب بودن همان طور که گفتم مثل نگه داشتن خودمان در مداری گرد هدف است آن انرژی خوبی که ما از تصور رسیدن به هدفمان داریم می تواند انرژی های منفی را که نتیجه ی شکست های مقطعی یا رویداد های ناخوشایند هست خنثی کند خب در حالی که کل زندگی موضوعی بی اعتبار است و هر لحظه ممکن است جریان زندگی گسسته شود و این در دست ما نیست در دست خداوند متعال است معنی آن این است که ما در هر لحظه از مسیر ممکن است که مسیر ما به اتمام برسد یا متوقف شویم. در چذب بودن یعنی لذت بردن از مسیر بنابراین هر زمانی که مسیر ما به هر دلیلی متوقف شود ما از طی کردن مسیر خرسند خواهیم بود.

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

در ادامه ی همه نکات پیشین ما باید برای رسیدن به هدف برنامه ی راهبردی یا استراتژی داشته باشیم. برنامه ی راهبردی باید و نباید های عملیاتی ما را معین می کند، به حرکت های ما معنا می دهد و صرف انرژی و هزینه ی ما را تعریف می کند و از دل این برنامه ی راهبردی یا استراتژیک اقدامات مقطعی ما بیرون می آید در واقع تاکنیک های اجرایی ما، روش هایی که قرار است در مقاطع مختلف برای رسیدن به هدف خود از آن ها استفاده کنیم و در کنار همه ی این ها ما همیشه باید از خودمان ارزیابی داشته باشیم اگرنه نمی توانیم اندازه ی فاصله ی خود را با هدف تعیین کنیم یا حتی به هدف رسیدیم بفهمیم که به هدف رسیده ایم. ارزیابی به ما کمک می کند که بتوانیم مدام روش های خود را باز بینی کنیم در همه ی سطوح در سطح ارزش گذاری، تعهد، تمرکز، جذب هدف بودن، استراتژی و تاکنیک های اجرایی و با این ابزارها می توانیم به یک انسان هدفمند تبدیل شویم.

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

معیارهای ارزشمندی اهداف در زندگی

جهت مشاوره ، هماهنگی کلاس و برگزاری سمینار با شماره تلفن 02144023001 در ارتباط باشید.   
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.